بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، پس از ملاقاتش با پرزیدنت دونالد ترامپ در ماه مارس گذشته، به طور خلاصه گفت که به دستاورد مهمی برای امنیت ملی اسرائیل نائل شده است. اکنون اهمیت این اظهارات بیش از آنچه پیشتر تصور میشد، عیان شدهاند.
از آن زمان، شایعاتی دربارهٔ ماهیت این دستاورد منتشر شده بود. اکنون ما یقین داریم که در آن گفتگوها، نتانیاهو از ترامپ قول گرفت که در مورد توافق اتمی با ایران، «کار را یکسره کند.» طبق اظهارات یک منبع سیاسی اسرائیل که نخواست نامش فاش شود، «ترامپ به نظر بیش از هر زمان دیگر مصمم بود. حتی بیش از نتانیاهو بر این باور بود که نیاز فوری و حیاتی برای بازبینی توافق، یا خروح از آن و ضربهزدن به رژیم آیتاللهها، وجود دارد.»
طبق اظهارات منابعی که از محتوای تماس میان رهبران دو کشور آگاهی داشتند، نتانیاهو از این واقعیت بهره برد که ترامپ روحیهای تاجر مآبانه دارد و به دنبال سود است. از این رو، به او ثابت کرد که توافق اتمی با ایران هیچ سودی برای غرب یا دنیای آزاد ندارد. از آن هنگام، ترامپ همین گفتهها را تکرار میکند که سود توافق برای آمریکا حداقلی بوده و کاهش تحریمها را توجیه نمیکند.
پس از ملاقات با ترامپ، مشاوران نتانیاهو اشارههای دیگری نیز داشتند. یکی از مشاوران او که نخواست نامش فاش شود، گفت: «در آیندهٔ نزدیک، ما تغییر پرسنل را در دولت شاهد خواهیم بود. ترامپ به تمامی ایران را تعقیب میکند. او تردید نخواهد کرد. او ابعاد خطر را درک کرده است.» این برای اسرائیلیها به معنای تحقق تمامی رؤیاهایشان است. سرانجام، نتانیاهو با یک رئیسجمهور در آمریکا مواجه شد که خطر ایران را همانند او تفسیر میکند؛ حتی گاهی جدیتر از او. همچنین، انتصاب اخیر جان بولتون به سمت مشاورت امنیت ملی و مایک پمپئو به عنوان وزیر خارجه، کمک بزرگی برای تحقق آرزوهای نتانیاهوست.
اما این دقیقاً همان چیزی است که اروپا را مضطرب میکند. (اگر دقیقتر بگوییم، فرانسه، آلمان و بریتانیا را مضطرب میکند.) ترامپ روز ۲۴ آوریل با امانوئل مکرون و روز ۲۷ آوریل با آنگلا مرکل دیدار کرد. حتی بریتانیاییها هم افکارشان را فاش کردند. اروپا در تلاش است تا از توافق هستهای محافظت کند، اما نگران است که ابزارهایش کافی نباشند. و ترامپ، علیرغم ابراز احساسات پدرانه نسبت به ماکرون، نشانی از کوتاهآمدن در ملاقاتشان که اواخر هفتهٔ گذشته انجام شد، بروز نداد. خواستههای آمریکاییها برای ترمیم توافق بر جای خود باقی است: تحمیل تحریمهای واقعی بر برنامهٔ موشکی ایران، ارتقاء سطح نظارت بر تأسیسات هستهای ایران و شفافتر شدن این برنامه.
آمریکاییها همچنین تأکید دارند که «دورهٔ غروب» -بخشی که طبق آن، محدودیتهای هستهای به تدریج از یک دهه پس از امضای توافق برداشته میشوند- اصلاح شود. طبق گفتهٔ آمریکاییها، توافق در شکل فعلی آن هیچگونه جوابی برای بخش غروب ندارد. آمریکاییها میخواهند تا یک مکانیسم تحریم فوری وجود داشته باشد که اگر ایران غنیسازی اورانیوم را تا سطح استفادهٔ نظامی شروع کند، بدون نیاز کسب مجوز از کسی، وارد عمل شود. اروپاییها دریافتهاند که چنین مکانیسمی هرگز از جانب تهران پذیرفته نمیشود و آنها تلاش میکنند تا قوانینی که اندکی سختگیرانهتر باشند، اعمال کنند. امری که ترامپ نمیپذیرد. با شرایط کنونی، هیچ شرکت بیمهای حاضر نیست که حیات توافق اتمی میان ایران و قدرتهای جهانی را بیمه کند.
اروپاییها که میان دو سنگ آسیاب گیر کردهاند، تصمیم گرفتند تا تاکتیکشان را تغییر دهند. المانیتور دریافته است که فشار کنونی اروپاییها بر ترامپ، روی پایههای عدم تفاهمشان نیست، بلکه روی حوزهٔ تاکتیک است. اروپاییها میخواهند که ترامپ تعلیق تحریمها علیه ایران را در روز ۱۲ مه تمدید کند. این باعث میشود که تلاشها و تماسها میان واشینگتن و اروپا در مورد «ترمیم توافق» ادامه یابد. اروپاییها تلاش میکنند تا غرور ترامپ را با گفتن این جمله ارضا کنند که آنان با نظر او در مورد نیاز به تصحیح برخی مفاد توافق، همدلند. اما در عین حال هشدار میدهند که عدم امضای توافق میتواند باعث بالا گرفتن سریع تنشها شود و تأثیر دومینو وار آن منجر به از بین رفتن توافق و احتمالاً از سرگیری تلاش ایرانیها برای دستیابی به بمب شود.
اروپاییها میگویند: «به ما وقت دهید تا بتوانیم با همدیگر مسئله را حل کنیم. ترامپ گوش میکند اما هیچ نشانی بروز نمیدهد که آیا متقاعد شده است یا خیر. پشت سر او، یک تیم نظامی در کاخ سفید گرد آمدهاند و پشت آنها نیز اسرائیل ایستاده است. در حال حاضر، جنگطلبان دست بالا را دارند. نتانیاهو و ترامپ در مکالمات متعددی که داشتند، گفتند که زمان دارد تمام میشود و ساعت تصمیمگیری فرا رسیده است. اروپاییها تلاش میکنند تا آن را به باتلاق بکشانند. زمان، یا اکنون است یا هرگز.
این یک بازی پوکر میان طرفین با چهار بازیگر است. یک سو، ترامپ قرار دارد و اسرائیل نقش مکمل را بازی میکند. در سوی دیگر، ایران است که کشورهای اروپایی به عنوان بازیگر مکمل پشت سرش قرار دارند. پوکر به ندرت تبدیل به رولت روسی میشود که همه یکدیگر را تهدید کنند. مشخص نیست که چه کسی در روولور خود فشنگ دارد و چه کسی ندارد. اما همه از ترامپ میترسند.
اگر دینامیت کنونی برای به آتش کشیدن خاورمیانه کافی نباشد، یک حملهٔ هوایی اسرارآمیز دیگر که در شب ۲۹ آوریل به سوریه صورت گرفت، مهمات را اضافه میکند. این بار، یک هدف نظامی در نزدیکی یک پایگاه هوایی در حلب مورد حمله قرار گرفت و ایرانیها روز ۳۰ آوریل از کشتهشدن ۱۸ سرباز در این حمله خبر دادند. (تهران بعداً این گزارش را تکذیب کرد.) این حمله تنها چند ساعت پس از آن صورت گرفت که آویگدور لیبرمن، وزیر دفاع اسرائیل، در کنفرانس سالانهٔ اورشلیم پست در نیویورک گفت که اسرائیل «کماکان آزادی عمل خود را در تمام سوریه حفظ میکند.» وی افزود که این کار باعث خواهد شد تا جلوی حضور ایرانیها به هر قیمت گرفته شود. در همین زمان، نتانیاهو در ملاقاتی با مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، ملاقات کرد. پمپئو بار دیگر تأکید کرد که اگر توافق اتمی با ایران اصلاح نشود، ایالات متحده از آن خارج خواهد شد.
این معضل، تبدیل به یکی از بحرانهای اصلی منطقه و شاید جهان، در سالهای اخیر شده است. این امر ناشی از جار و جنجال تمامی مخالفان و تضعیف مکانیسم آزمون و خطا بوده است. به نظر میرسد که نه نتانیاهو و نه ترامپ، هیچکدام قصد ندارند تا عرصه را خالی کنند. یوسی کوهن، رئیس موساد، پشت کسب اطلاعاتی است که اسرائیل تقریباً به طور روزانه در مورد فعالیتهای ایران، به غرب ارسال میکند. او اخیراً گفته است که «۱۰۰ درصد اطمینان دارد» که ایران از نظر نظامی در پی توسعه برنامه هستهای خود است.
این اظهارات که اسرائیل بارها گفته و میگوید، فرضیهٔ نتانیاهو را تأیید میکند: ایران در سالهای اخیر حسن نیت نداشته و نباید هیچکدام از تماسهایش با آژانس بینالمللی انرژی اتمی محرمانه بماند.
«سخنرانی اتمی» نتانیاهو در روز ۳۰ آوریل، نوعی اجرای «یکبار برای همیشه» بود. این اجرا، برای تقویت موضع ترامپ در رویارویی با اروپا طراحی شده بود. نتانیاهو اسناد متقنی را ارائه کرد که ابعاد وسیع دروغهای ایران را فاش مینمود.
اکنون ایران چه خواهد کرد؟ علیرغم شعارهای انعطافناپذیر ایران در هفتههای اخیر، باید به شورشها و اعتراضهای روزانه در شهرهای بزرگ ایران نیز اشاره کرد. هفتهٔ گذشته، جسدی در ایران پیدا شد که گمان میرفت مربوط به رضا شاه، نخستین شاه [سلسله پهلوی] در ایران باشد. اندکی پس از آن، یک فایل ویدیوئی به غرب رسید که نشان میداد دهها هزار ایرانی به نفع «رضا شاه» شعار میدادند. چنین ویدئویی که در یک استادیوم در قلب تهران گرفته شده است، تنها این حقیقت را نشان میدهد که رژیم آیتاللهها تحت فشار قرار گرفته است. ما باید اکنون امیدوار باشیم که منازعات داخلی، صورتی خونین به خود نگیرند. در این صورت، رژیم آیتاللهها خشم خود را متوجه قدرتهای خارجی نیز میکند.