مقامهای مذهبی در عربستان سعودی به پیام امسال آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی که روز پنجم سپتامبر به مناسبت فرارسیدن ایام حج صادر شد، واکنش خشمآلودی نشان دادند. آیتالله خامنهای در ادامهٔ منازعات جاری میان دو کشور که منتهی به عدم شرکت زائران ایرانی در مراسم حج امسال شد، حملاتی را متوجه عربستان سعودی کرده بود. ایران همچنین عربستان سعودی را به سوءمدیریت مراسم حج که منجر به درگذشت ۷۶۰ نفر و مجروحشدن هزار تن دیگر در سال ۲۰۱۵ شد، متهم میکند.
شیخ عبدالعزیز آل شیخ، مفتی اعظم سعودی و رئیس شورای علمای ارشد در این کشور، روز ششم سپتامبر در مصاحبهای با روزنامهٔ مکه گفت: «ما باید در نظر داشته باشیم که آنها [ایرانیها] مسلمان نیستند. آنها مجوس [زرتشتی] هستند و خصومتشان با مسلمانان -بهویژه سنیها- دیرینه است.»
با وجودی که شیخ دربارهٔ رژیم سیاسی ایران سخن میگفت، نحوهٔ گزینش واژهها و چارچوب واکنش او این حس را القاء کرد که او کل ایرانیان شیعه را هدف قرار داده است. او از ضمیر «آنها» برای پاسخدادن به پیام خامنهای استفاده کرد که تنها یکی از میلیونها ایرانی است. او بر زرتشتیگری تمرکز کرد که دین تاریخی ایرانیها پیش از اسلامی بود و ارجاع او به دشمنی تاریخی با سنیها نیز باعث شد تا رسانههای بینالمللی برداشت کنند که این، یک حمله به کل ایرانیان شیعه است.
چنین لحنی در گفتمان سلفی-وهابی جدید نیست و قدمت آن به تاریخ وهابیت در عربستان باز میگردد. عبدالعزیز ابن باز، مفتی اعظم سعودی از ۱۹۶۲ تا ۱۹۹۹، بارها شیعیان را در فتاوای رسمی یا سخنرانیها، مرتد خوانده بود. ابن جبرین که سال ۲۰۰۹ درگذشت (او در زمان مرگ، با ۷۶ سال سن، کهنسالترین عضو شورای علمای ارشد بود)، فتواهای متعددی را صادر کرده بود که در آنها شیعیان را مشرکانی جداشده از اسلام خوانده و در صورت علنیکردن عقیدهشان، «مستحق قتل» دانسته بود. شورای علمای ارشد، بالاترین مقام مذهبی در پادشاهی سعودی است. فتواهای دیگری نیز از سوی مفتیهای زنده و بانفوذ عربستان مانند شیخ عبدالرحمن البرّاک صادر شده که شیعیان را مرتد دانسته و بر لزوم منزویکردن آنان، نفرت از آنها و ممانعت از رسیدن کمکهای انساندوستانه به شیعیان پای فشردهاند.
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در صفحهٔ توییتر رسمی خود به اظهارات شیخ پاسخ داد و نوشت: «در واقع، میان اسلام ایرانیان و اغلب مسلمانان با تعصب و افراطیگری که مفتیان ارشد وهابی و رؤسای ترور سعودی ترویج میکنند، هیچ شباهتی وجود ندارد.»
آیتالله خامنهای در یک سخنرانی با حضور خانواده کشتهشدگان در حج هفتم سپتامبر ۲۰۱۵، خاندان حاکم بر عربستان را «شجرهٔ خبیثهٔ ملعونه» خواند. او گفت که آنها از اسلام و جهان اسلام منحرف شدهاند و به دشمنی با مسلمانان مشغولند و جهان اسلام باید با ایستادگی در مقابل آنان، از «اربابان سعودیها» نیز اعلام برائت و بیزاری کند.
دودستگی مذهبی به قطبهای سیاسی شیعه-وهابی محدود نمیشود. درگیریهای داخلی در پی منازعات مختلف کنونی مسلمانان نیز ماحصل دعواهای سیاسی در منطقه است. برای مثال، حساسیت واضحی علیه وهابیها در مسلمانان غیر شیعه نیز به وجود آمده که در پی ظهور رایکالهای جهادی مانند القاعده و داعش که وهابیت مرکز تأثیرپذیری آنان بود، دیده میشود.
یک کنفرانس اسلامی از ۲۵ تا ۲۷ آگست در گروزنی، پایتخت چچن برگزار شد که علمای ارشد اهل سنت از چندین مدرسه علوم دینی در آن شرکت داشتند. این نشست با حمایت رمضان قدیروف، رئیس جمهوری چچن برگزار شد و هدف آن معرفی «هویت سنی» و پیروان آن بود.
بیانیهٔ پایانی این نشست، اهل سنت و جماعت را «اشاعره و ماتریدیه در اعتقاد؛ و پیروان مذاهب چهارگانهٔ فقهی [حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی] و پیروان تصوف پاک در علم و اخلاق و تزکیه» دانسته است. این به وضوح دلالت میکند بر این که از نظر شرکتکنندگان، وهابیگری بخشی از اهل سنت حساب نمیشود و نوعی بدعت در اسلام است.
همچنین در بیانیهٔ پایانی، مدارس بزرگ اسلامی که حدود دینی را مقرر میکنند، «دانشگاه الازهر [مصر]، دانشگاه قرویین [مراکش]، زیتونه [تونس] و حضرموت [یمن]» شمرده شدهاند و به مراکز اسلامی و نهادهای مذهبی عربستان سعودی هیچ اشارهای نشده است.
این کنفرانس، خشم علمای وهابی و مقامهای سعودی را برانگیخت و آن را توطئه کفار علیه عربستان سعودی و تلاش برای ایجاد ائتلاف میان دشمنان این کشور -بهویژه شیعیان و صوفیها- خواندند. حضور احمد الطیب، امام اکبر الازهر در این کنفرانس، خشم بسیاری از سعودیها را در پی داشت. محمد آل شیخ، نویسندهٔ مشهور، توییت کرد: «شرکت طیب در کنفرانسی که عربستان سعودی را از جمع اهل سنت بیرون میکند، ما را وامیدارد تا در رفتارمان با مصر تجدید نظر کنیم. کشور ما مهمتر است و [عبدالفتاح] السیسی به جهنم خواهد رفت.»
تلاشهای روزافزون شیعیان برای پایینآوردن نفوذ وهابیت در مدیریت امور اسلامی اکنون به سایر شاخههای مسلمانان از جمله گروههایی درون اهل سنت نیز رسیده است. باید توجه داشت که نفرت از وهابیت به شیعه محدود نمیشود و صوفیهایی را که بیشتر آنان سنی هستند در بر میگیرد. وهابیها و مدافعان سیاسی آنها در عربستان سعودی اغلب نفرتی مشابه آنچه علیه شیعیان دارند، به صوفیها نیز ابراز میکنند.
کشورهای غربی نیز اخیراً حلقه را بر فعالیت وهابیهای سعودی تنگ کردهاند زیرا به نقش مؤسسات آنان در اشاعهٔ رادیکالیسم مذهبی پی بردهاند. مقامهای فرانسه روز ۲۰ آگست تصمیم گرفتند تا ۲۰ مسجد از ۱۲۰ مسجد مرتبط با گروههای سلفی در فرانسه را ببندند. در برلین، آکادمی ملک فهد به دلیل ظن در مورد ایفای نقش در تهییج افراطیگری بسته شد.
وقایع فوق الذکر نشان میدهند که منطقه در آستانهٔ تغییرات مذهبی گستردهای است که ممکن است به دلیل اعتراضها در سطح جهانی و داخل دنیای اسلام، تا میان زیادی به کاهش حضور جنبشهای سلفی و وهابی منتهی شود. مضاف بر این، باید در نظر داشت که قدرت ایفای نقش سعودیها نیز با توجه به کاهش نفوذ نفتی عربستان در اقتصاد جهانی و افول حمایت آمریکا از این کشور، پایین آمده است.