در حالی که تمام جهان از یک توافق تاریخی با ایران صحبت می کنند، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل امروز ۱۴ جولای ، در سخنرانی خود این توافق را یک "اشتباه تاریخی برای جهان" نامید . نتانیاهو این بار نیز همانند گذشته این اصطلاح را در مورد ایران بکار برد.
در ۱۲ ژوئیه، نخست وزیر یک دولت کوچک در اندازه نیوجرسی، اسرائیل کوچک، اعلام کرد که با توجه به توافق حاصله و صرف نظر از پذیرفتن آن توسط ایالات متحده، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه، آلمان و ۲۸ عضو اتحادیه اروپا ، ما" این توافق را نمی پذیریم". در آغاز جلسه هفتگی کابینه ، نتانیاهو قدرتهای جهان از تسلیم شدن در مقابل ایران و نادیده گرفتن تلاش های بی وقفه این کشور برای نابودی کشور اسرائیل متهم کرد.
در واقع، رهبراسرائیل حق ندارد طرحی را بپذیرد که موجب نابودی دولت یهود می شود. او نمی تواند بیانیه ای را دررسانه ها ایراد کند که در آن نتیجه توافق با ایران باعث تسریع درنابودی اسرائیل می شود .او باید همه تلاش هایش را برای از بین بردن این خطر به انجام برساند. تواق لوزان و در حال حاضر توافق وین نشان می دهد که سخن رانی جنجالی نخست وزیر اسرائیل در کنگره آمریکا در تاریخ ۳ مارچ هیچ تاثیری بر روند مذاکرات نداشته است.
با در نظر گرفتن عبارت "ما قبول نمخواهیم کرد "، باید دانست که این جریان شامل حمله نظامی به ایران و یا از بین بردن دانشمندان هسته ای نخواهد شد - پس از امضا ی توافق ایران با شش قدرت بزرگ - تنها راه انجام چنین ماموریتی اعمال فشار بر اکثریت در کنگره آمریکا برای نادیده گرفتن حق وتو ریاست جمهوری است.
در انتخابات گذشته ریاست جمهوری آمریکا او هیچ تلاشی برای پنهان کردن حمایت خود را از رقبای رئیس جمهور، باراک اوباما ، انجام نداد. تا کنون نیز ، هیچ نشانه ای دال برتغییر موضع او وجود ندارد. با وجود تلاش های وزیر سابق امورخارجه، هیلاری کلینتون ،در جهت افزایش تمایلات به جامعه یهودیان آمریکا، می توان گفت که نتانیاهو حمایت بیشتری را از نامزد جمهوری خواه انجام خواهد داد . جمهوری خواهی که به او فرصت سخنرانی در مقابل هر دوخانه را بدهد. به طور قطع او ترجیح می دهد که نام دیگری همانند –بوش – را بشنود.
در هملن جلسه کابینه بود که نتانیاهو گفت که اسرائیل مسلما طرفدار ایران نخواهد بود .نتانیاهو درگذشته نیز تهدیداتی را برای نامزد جمهوری خواه در انتخابات فرستاده بود.او همچنین اقداماتی را برای اعمال فشار برآنها و نشان دادن عدم حمایت خود در جهت کسب آرای لازم و همچنین تغییر نظرات آنها برای توافق با ایران انجام داده بود. درسال ۱۹۹۴و در چارچوب مذاکره پیرامون برنامه هسته ای کره شمالی و دریک کلیپ ویدیویی، بیل کلینتون، رئیس جمهور سابق او را برای همراهی در رسیدن به یک توافق در پرونده هسته ای کره شمالی تشویق می کند.رئيس جمهور دموکرات ،دریک نمایش عمومی وعده داد که این توافقنامه "جهان را به مکان امن تری" تبدیل خواهد کرد.در سال ۲۰۱۳، سازمان اطلاعات آمریکا اطلاعات طبقه بندی شده ای را منتشر کرد که براساس آن کره شمالی توان تولید یک موشک بالستیک با کلاهک هسته ای را داشته است.
نتانیاهو حق داشت ،انتظارات کلینتون از کره شمالی اغراق آمیز شده بودند. بدون شک کره شمالی همچنان به استهزا اراده جهان و نگهداری سلاح های هسته ای خود ادامه میدهد.اگر چه نتانیاهو نیز فراموش کرده و تمایلی به بیان این موضوع ندارد که رئيس جمهور دیگری نیز عبارت یک رژیم دیکتاتوری را در مورد بکارگیری سلاح های هسته ای استفاده کرده بود. در فوریه سال ۲۰۰۷، پرزیدنت جورج دبلیو بوش خوشحالی عظیمی را در موفقیت مذاکرات با کره شمالی به دست آورد. در این راستا کره شمالی در حد قابل قبولی به تعهدات خود در مورد مهر و موم کردن راکتور هسته ای در یونگبیون ظرف مدت ۶۰روز وآمادگی برای حضور بازرسان بین المللی در محل انجام داد. بوش در آن زمان گفت که مذاکرات :"بهترین فرصت برای استفاده از یک دیپلماسی برای رسیدگی به برنامه های هسته ای کره شمالی را فراهم آورد." تونی اسنو، سخنگوی کاخ سفید نیزگفت: "اگر کره شمالی نتواند به تعهداتش در راستای توافق عمل کند "هنوز هم امکان تحریم از طرف جامعه بین المللی وجود دارد." این سخنان آشنا به نظر نمیرسد؟
اگر نتانیاهو ازهمفکری یک وزیر مجرب خارجی در ایجاد تعادل در روابط بین المللی خود بهره می برد، آنگاه ضروری به نظرمی رسد که این شخص باید به نتانیاهو در مورد مداخله مداوم در سیاست های آمریکا هشدار دهد. مسلما اگر او در محاصره افرادی که مدام او را تایید می کنند نبود آنگاه کسی در ابن میان باید به او در مورد عواقب سخنانش که در نهایت متوجه خودش خواهد شد هشدار دهد. اما واضح است که در این میان کسی در کنار او قرار ندارد که توان به چالش کشیدن سیاست های خارجی و رفتار او را درمقابل جامعه جهانی داشته باشد.
نتانیاهو در دوره قبلی فعالیت خود به عنوان نخست وزیر، آویگدور لیبرمن ، دیپلمات ارشد اسرائیل را یک سیاستمدار سرسخت در کنست می خواند.در این دوره او امور خارجه را برای خود نگه داشت و تزیپی هوتوولی را به عنوان معاون وزارت امور خارجه انتخاب کرده است. به طوری که او می تواند به دیپلمات های اسرائیل بگوید که خداوند تمام سرزمین اسرائیل را به یهودیان داده بود .در جریان مسایل مربوط به موضوع هسته ای ایران و از سوی دیگر مدیریت حفظ اتحاد در چارچوب داخلی حکومت ، نخست وزیر سراغ سایر دستگاههای اجرایی مانند وزارت بهداشت، وزارت ارتباطات و وزارت همکاری های منطقه ای نیز رفته است. نتانیاهو تمام این ابزار ها را عمدتا برای حفظ و گسترش اتحاد در آینده تقویت می کند.
معاون رئیس کل دادگستری الیاکیم روبنشتاین، که در گذشته وزیر کابینه اسحاق شامیر نخست وزیر منصوب حزب لیکود بوده و در سال های۱۹۸۶- ۱۹۹۴خدمت کرده است، هفته گذشته گفت که در دست داشتن سهام بسیاری از وزارتخانه ها می تواند با سایرعملکرد های نتانیاهو تداخل پیدا کند. در جلسه دادگاه عالی در روز ۷ ژوئیه در بیانیه ای که توسط یش عتید برعلیه نتانیاهو برای داشتن سهام مربوط به بخش سلامت ایراد شد ، روبنشتاین از نماینده دولت پرسید، "چه کسی که مسئول تامین هزینه های مربوط به سلامت است؟ به گفته شما: نخست وزیر مسئول امور مربوط به ایران، امور دفاعی، و امور خارجه، و ارتباطات و چندین نهاد دیگر است . اما باید ببینید چه کسی در حقیقت چه کسی مسئولیت این امر را بر عهده دارد ؟
دادستان، یسرائیل مایمون، که به عنوان وزیر کابینه بین سال های ۲۰۰۳ و ۲۰۰۷ در دولت شارون دوم و دولت اولمرت خدمت کرده است، به المانیتورر گفت در ۱۲جولای، "کار نخست وزیر، به ویژه در یک کشورپر چالش مانند اسرائیل، مستلزم آن است که او همیشه با موضوعاتی مهم و جاری در کشور سر و کار داشته باشد.او در این بین تعیین می کند که روند برنامه های او به چه نحوی پیش رود. مایمون گفت:" که داشتن مسئولیت تعداد زیادی وزارتخانه فشار زیادی را متوجه نخست وزیر و کارکنان می کند.حتی بدون نیاز به درگیر شدن با مسائل مربوط به وزارتخانه های دیگر، نخست وزیر با حجم زیادی از وظایف پیچیده مواجه است. شکست در مبارزات انتخاباتی و خنثی کردن برنامه ی ایران که در صدد از بین بردن اسرائیل است همه اینها متوجه شخص او است.مردی که تصمیم میگیرد که شخصا یکی از سخت ترین و پیچیده ترین ماموریت های دیپلماتیک که اسرائیل تا کنون داشته است را به انجام برساند .اما در واقع همه ما بهای این روند فرسایشی نفوذ بین المللی اسرائیل را می پردازیم.