اسماعیل هنیه، روز پنجم جولای، نخستین سخنرانی خود را دو ماه پس از انتخاب به سمت رئیس دفتر سیاسی حماس، در نوار غزه ایراد کرد. دستگاه امنیتی اسرائیل این سخنرانی را به دقت تجزیه و تحلیل کرد تا دریابد که حماس تحت رهبری هنیه و یحیی سنوار در نوار غزه، چه روشی را پیش میگیرد. در پسزمینه نیز قطع روابط پرزیدنت محمود عباس با غزه قرار دارد.
هنیه در یک سخنرانی از پیش تهیه شده، به مدت یک ساعت و ۲۰ دقیقه چارچوب اصلی، سیاستها و اهدافش را به عنوان رهبر جنبش، اعلام کرد. البته سخنرانی او وسیلهای بود برای انتقال پیام به مخاطبانش در خارج از نوار غزه با هدف تلاش برای بیرون کشیدن حماس از بحرانی که در حال حاضر با آن دست و پنجه نرم میکند.
یک منبع امنیتی اسرائیل که سخنرانی هنیه را زیر نظر داشت، به المانیتور گفت که رهبر حماس -کسی که پیشتر به عملگرایی شهره بود- اکنون رادیکالترین سیاستهای جنبش را در پیش گرفته است. حتی بیش از آن: هنیه در چنبرهٔ شاخهٔ نظامی حماس است تا بتواند جایگاه خود را در مقام رهبری جنبش حفظ کند.
هنیه در زمانی به رهبری رسیده که در حال از دست دادن حمایت مهمترین پشتیبانش، قطر، است.
قطر روز پنجم جولای اعلام کرد که تا زمانی که راه حلی برای پایان بحران میان غزه و رامالله یافت نشود، حمایت مالیاش را از سیستم برقرسانی نوار غزه معلق میکند. هنیه که امیدوار بود در دوران ریاستش در امارات اقامت داشته باشد، به خاطر بحران میان قطر و جهان عرب، مجبور شد تا در غزه بماند. در این لحظه او «زندانی» است و نمیتواند آنجا را ترک کند، مگر آنکه مصر آنقدر سخاوتمند باشد که به او اجازه دهد تا از طریق مرز رفح خارج شود.
منبع امنیتی مذکور، به شرط محرمانه ماندن نامش، گفت: «هنیه علیرغم پشت کردن قطر به او، تشکر غرایی از این کشور به عمل آورد تا پنجرهای را برای روزهای بهتر در آینده باز بگذارد. اما همزمان او پیام روشنی را به ایران فرستاد تا از تنها حامی باقیماندهاش در جهان، استمالت کرده باشد.» هنیه برای دلجویی از ایرانیان، اعلام کرد که دیوار غربی بیت المقدس، در واقع دیوار مسجد الاقصی است و یهودیان هیچ حقی در بیت المقدس ندارند. این سخنان برای احساسات مذهبی یا اهداف دیپلماتیک بیان نشدند. ابراز آنها با هدف ارائهٔ این پیام به شنوندگان خارجی بود که حماس قصد ندارد تا هیچگونه مصالحهای را با «صهیونیستها» در دوران هنیه انجام دهد.
هنیه حتی صریحاً گفت هر مصالحهای که دولت دونالد ترامپ در صدد رسیدن به آن با [محمود] عباس باشد، زیر پا گذاشتن حق مشروع ملت فلسطین است. او تأکید کرد که حماس در برابر چنین مصالحهای با تحکم خواهد ایستاد.
ذکر رویدادهای مهم پیشین در اینجا ضروری است: در ژانویهٔ ۱۹۹۶، هنیه تلاش کرد تا در انتخابات شورای قانونگذاری تشکیلات خودگردان فلسطین شرکت کند. تنها دلیلی که او از فهرست انصراف داد، مخالفت جدیِ دفتر سیاسی حماس با او بود که این حرکت یاغیگرانهٔ او را نوعی شورش قلمداد میکرد.
هنیه پیش از نامزدی برای مقام ریاست دفتر سیاسی حماس، متممی را همراه با خالد مشعل، رئیس پیشین، برای اساسنامهٔ حماس تنظیم کرد. مشعل یک هفته پیش از پایان دورانش (در یکم ماه مه) اعلام کرد که حماس آماده است تا مرزهای پیش از ۱۹۶۷ را به رسمیت بشناسد. آنگونه که المانیتور در ماه مه گزارش کرد، او این سخنان را برای باز گذاشتن دست جانشینش جهت بهکارگیری رویکردی عملگرایانهتر ابراز کرد. اما هنیه تنها دو ماه پس از آغاز مقام جدیدش، در نخستین سخنرانی خود راهی را که مشعل برای او باز کرده بود، دوباره بست.
سخنرانی هنیه پیشزمینههای بیشتری را برای این ذهنیت که جنبش چه راهی را از این نقطه به بعد انتخاب میکند، به دست میدهد. ما از محتوای سخنرانی، نه تنها سیاست آتی را در مسائلی مهم مانند روابط حماس با دولت فلسطینی و جهاد علیه اسرائیل درمییابیم، بلکه متوجه میشویم که چه جنگ قدرتی در داخل حماس وجود دارد. چهرههای امنیتی اسرائیل در ابتدا فکر میکردند که سنوار تلاش خواهد کرد تا مشکلات با ایران را مرتفع کند و از حمایت این کشور برخوردار شود. اما اکنون کارشناسان امنیتی بر این باورند که سنوار هنیه را دور زده و با مصر به توافق رسیده است؛ توافقی که محمد دحلان، عضو ارشد پیشین فتح نیز در آن نقش داشته است.
طبق اظهارات منبع اسرائیلی، هنیه به مصر و رئیس جمهوری آن، عبدالفتاح السیسی، اعتماد ندارد. سیسی به او اجازهٔ عبور از مرز رفح را نداده است. هنیه ایران را ترجیح میدهد. طبق اظهارات منبع، هنیه بر این باور است که ایران از اهداف حماس بدون قید و شرط حمایت میکند و این در درازمدت ارزشمند است. از نقطه نظر هنیه، اگر حماس زیر قید مصر بماند، کماکان یک جنبش مرده خواهد بود. هر «اکسیژنی» -مانند باز کردن گذرگاهها، برقرسانی یا پول- که حماس از مصر دریافت کند، به دقت برنامهریزی میشود تا جنبش تنها به حیات خود ادامه دهد، نه اینکه رشد کند.
هنیه چه نوع آیندهای را به ساکنان غزه وعده داده است؟ مردی که در اردوگاه پناهندگان الشاطی بزرگ شد، یکی از خودیهای حماس به شمار میرفت، رهبری که آشنایانش او را «مردی از مردم» و از بطن تودهها میخواندند، اکنون سخنرانی کرده و تمامی امیدها را از آنان گرفته است. او تنها ادامهٔ نبرد مسلحانه را وعده داده، نه غذا و نه مسائل درمانی.
منبع اسرائیلی در این باره گفت: «او مانند هر سیاستمدار حرفهای دیگر، بیشتر به خود و ابقای رهبریاش میاندیشد. آنچه هنیه میخواهد -در درجهٔ اول- حمایت شاخهٔ نظامی است که سیاستهایش را به رهبری دیکته میکند. آنگاه او میخواهد پشتیبانی بیابد تا جایگزین آنهایی کند که به جنبش پشت کردهاند.»
منبع گفت که به عبارت دیگر، هنیه و سنوار مردم را نادیده گرفته و به دنبال منافع خودشان هستند. او تأکید کرد: «به جای درک شرایط ناممکن [در غزه] که بر مبنای آنها باید حکمرانی شود، حماس رویکرد و دیدگاهش را رادیکالتر کرده است. این بیدقتی هیچگونه توضیح منطقی در پی ندارد و ما در گذشته هم دیدهایم که تصمیمهای حماس همیشه منطقی نبودهاند. به جای تلاش برای مفاهمه با عباس، کسی که هنوز میتواند حماس را از فروپاشی کامل نجات دهد، هنیه طلاقنامهاش را از دولت فلسطینی امضاء کرده است. عباس میگوید که او قصد ندارد تسلیم شود و عقبنشینی کند. او کمیتهٔ مدنی را که توسط حماس در نوار غزه ایجاد شده و در مقام دولت غزه اهدافش را اعمال میکند، منحل نخواهد کرد. به جای آن، هنیه به گرمی از ایران برای کمکهایش به حماس سپاسگزاری میکند؛ کمکی که بیشتر متوجه گردانهای عزالدین قسام جهت حمایت از نبرد مسلحانه است. امری که چراغ قرمزی مهم و جدی را در قاهره نیز روشن خواهد کرد.»