یک منبع آگاه به مسائل نظامی که نخواست نامش فاش شود، روز ۱۸ ژانویه، یک ماه قبل از انتخابات هفتم اسفند ۹۴ در ایران، به نقل از ژنرال گادی ایزنکوت، رئیس ستاد ارتش اسرائیل، گفت: «چشمان ما به انتخابات ایران دوخته شده است. بعد از انتخابات ما قادر خواهیم بود تا بسنجیم و بررسی کنیم که ایران به کدام سمت خواهد رفت، چه زیر پوست جامعه ایران میگذرد و وقایع جاری باعث روی کار آمدن کدام جربان عمده، اصلاحطلب یا اسلامگرا، خواهد شد». ایزنکوت، شرایط را این گونه تشریح کرد: تمامی شعبهها و بازوهای اطلاعاتی اسرائیل تلاشهای خود را متمرکز کردهاند تا با جمعآوری دادههای مربوط به آنچه روز هفتم اسفند، یعنی روز انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان در ایران میگذرد، آنها را درک و تحلیل کنند.
اینگونه نیست که همه در اسرائیل منتظر یک انقلاب سیاسی واقعی [در ایران] باشند. یکی از منابع امنیتی اسرائیلی که نخواست نامش فاش شود، با ذکر این که «چنین سناریویی وجود خارجی ندارد»، گفت: «ما نمیتوانیم خودمان را فریب بدهیم و فکر کنیم یک روز رژیم آیتاللهها به سادگی فرو میریزد. حتی ناآرامیها و شورشهای سال ۱۳۸۸ امیدی را در این باره برنیانگیخت زیرا رژیم ایران هنوز بسیار قدرتمند است و [رهبران آن] در استفاده از زور برای حفظ و نجات خویش ابایی ندارند». بنابراین، چه موردی درباره آنچه در ایران میگذرد، اینقدر جالب توجه است؟
ایزنکوت شرایط داخلی ایران را «نبرد تیتانها [جنگی میان خدایان اساطیری یونانی] مابین دو رویکرد، تندرو به رهبری آیتالله علی خامنهای و سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس از یک سو و رویکرد میانهرو و عملگرای حسن روحانی و مردم از سوی دیگر» توصیف میکند. منابع اطلاعاتی در اسرائیل و جهان معتقدند که نتیجه این نبرد، تصویر ایران را در دهههای بعدی رقم خواهم زد. صداهایی در دستگاه امنیتی اسرائیل به گوش میرسند که میگویند تغییر مسیر ایران لزوماً به معنای آن نیست که این تغییر از کانال انقلاب خواهد گذشت. یک مقام ارشد امنیتی اسرائیل که با شرط محرمانهماندن نامش حاضر به گفتوگو با المانیتور شد، میگوید: «اگر سکان یک کشتی حتی اندکی به یک سمت بچرخد، به تغییر مسیر آن کشتی در چندین کیلومتر بعد منتهی خواهد شد». او تأکید میکند: «حتی اکنون نیز ما تغییرات جالبی را در رفتار ایرانیها و شعارهایشان در برخی موارد میبینیم و چیزی که دارد اتفاق میافتد، تمامی ناظران غربی را شگفتزده کرده است».
یک مثال کلاسیک در این باره، آن است که ایران نیروهای سپاه پاسداران را که در سوریه در کنار نیروهای بشار اسد و حزبالله میجنگیدند، به ایران بازگردانده است. نخستین نشانههای این مسئله، چند ماه پیش علنی شدند. با وجود تکذیب تهران، اطلاعات متقنی در اینباره وجود دارند. در آن زمان، منابع ارشد اطلاعاتی در گفتوگو با المانیتور اطلاعات مذکور را تأیید کردند: «دستکم نیمی از نیروهای سپاه که در سوریه میجنگیدند، به درون مرزهای ایران بازگشتند». روز ۹ اسفند، دو روز بعد از انتخابات، ایهود یعاری، تحلیلگر امور خاورمیانه در شبکه ۲ اسرائیل اعلام کرد که نیروی قدس سپاه پاسداران عملیات بیرونکشیدن نیروهایش از سوریه را تکمیل کرده و در حال حاضر، هیچ نیرویی از سپاه برای جنگیدن در کنار اسد در سوریه باقی نمانده است. تحلیلگران در اسرائیل احتمال ربط این عمل با تأثیر پیروزی اصلاحطلبان و شکست تندروها در انتخابات ایران -و تقویت جناح حسن روحانی- را رد نکردهاند.
یک منبع ارشد نظامی اسرائیل به شرط محرمانهماندن نامش به المانیتور گفت: «ما شاهد یک نمایش درام داخلی واقعی [در ایران] هستیم. ما از دیدن حساسیت بالای دولت روحانی و مردم نسبت به تلفات انسانی شگفتزده شدهایم. حدود ۲۰۰ نیروی سپاه قدس در سوریه کشته شدهاند و دستکم ۴۰۰ تن از افراد آن مجروح شدهاند. این در ایران امروز به سادگی پذیرفته نمیشود. دیگر زمان جنگ با عراق نیست که مردم تلفات سنگین روزانه را بپذیرند. [اکنون] رژیم به حس عمومی توجه بیشتری دارد، دغدغهها بنا بر تعریف غربی آنها، عملگرایانهتر شدهاند، مانند حساسیت نسبت به زندگی انسانها. تمامی اینها خبرهای خوبی هستند».
تحولات ایران عموماً توسط دستگاه امنیتی اسرائیل ارزیابی میشوند. یک منبع که به شرط محرمانهماندن نامش با المانیتور گفتوگو کرد، از این تحولات با عنوان «خوشقدم و تازه، در مسیری درست» یاد کرد. اما ایزنکوت اخیراً در بحثی خصوصی گفته است: «هیچکدام از کارشناسان نیروهای دفاعی اسرائیل فکر نمیکنند که ایرانیها از افق هستهای خود دست کشیده باشند. تلاشهای هماهنگ در جنگی پنهان همراه با تحریمهای بینالمللی، آنها را به امضای توافق با قدرتهای جهانی وادار کرد. چیزی که ایجاد شد، پنجرهای ۱۰ تا ۱۵ ساله برای رخدادن یک تغییر استراتژیک است. برای نخستین بار، برنامه هستهای ایران از رشد ایستاد و حتی به عقب بازگشت. این پنجره یک موقعیت خاص را نه فقط برای غرب و اسرائیل، بلکه برای کل ملت ایران نیز ایجاد کرد».
روز هفتم اسفند مردم ایران در نهایت حرفشان را زدند. این درست است که اغلب نامزدهای اصلاحطلب رد صلاحیت شدند و آنها که ماندند، به قول هومن مجد در مقالهاش در المانیتور، تنها اندکی ماهیت اصلاحطلبانه دارند؛ با این حال، مسیر، مشخص است.
یک مقام امنیتی ارشد اسرائیلی با تأکید بر محرمانهماندن نامش، به المانیتور گفت: «دیگر این رسمی شده است. مردم ایران با با آیتاللهها و انقلاب اسلامی در یک کفه نیستند. ایرانیها میخواهند زندگی کنند و فرزندانشان را با حفظ شأن و غرور بزرگ کنند. آنها میخواهند زندگی را به دست آوردند و از رابطه با جهان، آزادی و فرهنگ لذت ببرند». سوال اینجاست که چگونه ملت ایران تمام این لذتها را درک خواهد کرد؟ این را، به گفتهٔ مقامهای نیروهای دفاعی اسرائیل، در دهههای بعد باید دید. آیا «دههٔ تغییرات بزرگ» در ایران در راه است یا یک دگرگونی استراتژیک همه چیز را ناگاه به نقطه اول باز خواهد گرداند؟
بدبینهایی هم در میان نیروهای نظامی اسرائیل وجود دارند. یکی از آنان، افسری بلندپایه است که او نیز نخواست نامش فاش شود. این نظامی بلندپایه به المانیتور گفت: «اسرائیل تجربه خوبی در مواجهه امپراتوریهای شرق ندارد. در طول نسلهای مختلف، آنها باعث رنج و اندوه بسیارِ ما شدهاند. در مجموع، سرمایه انسانی ایران بسیار بیشتر از سرمایه انسانی در جهان عرب است. توافق اتمی صدها میلیارد به ایران پول میرساند و به آیتاللهها اجازه میدهد که یک امپراتوری پارسی جدید بسازند. حریف ایرانی ما امروز در حال ساماندادن به دم و دستگاه پرعظمتتری نسبت به سابق است و این، تنها در چارچوب هستهای نیست. آنها سرمایه انسانی دارند و تمدن پارسی بسیار توسعهیافتهتر از اعراب است. آنها بیش از ۷۰ میلیون شهروند و منابع طبیعی عظیم نفت و گاز و غیره دارند. رژیم ایران قوی و استوار است، پاسداران آنها به تاجری بزرگ با قابلیتهای اقتصادی و نفوذ سیاسی بالا تبدیل شدهاند. بسیج فردا صبح از بین نخواهد رفت».
او ادامه داد: «ایرانیها چندین سال است که با ایدئولوژی ضد غربی و نفرت نسبت به هر سمبل غربی پرورش داده میشوند. مشخص نیست که این پیشبینیهای خوشبینانه درست از آب در بیایند. مشخص نیست که آیا آنها لبخندی مشابه آنکه امسال به غرب زدند، در آینده هم بر لب خواهند داشت یا خیر. تنها کاری که ما میتوانیم بکنیم، صبر و پیگیری مشاهدات است».
چنانکه در این مقاله دیدید، دو دیدگاه خوشبین و بدبین در اسرائیل وجود دارد. در حال حاضر، در روزهای بعد از انتخابات ایران، خوشبینها دست بالا را دارند و همین، قطعاً یک تغییر تازه است.