خلیج فارس یکی از بزرگترین ذخایر مستقل گازی جهان را در خود جای داده است. یک میدان عظیم گازی میان ایران و قطر مشترک است که بخش ایرانی آن را پارس جنوبی میخوانند و قسمتی از آن که متعلق به قطر است، گنبد شمالی نامیده میشود. پارس جنوبی دربرگیرنده حدود ۱۴ تریلیون متر مکعب گاز طبیعی و ۱۸ میلیارد بشکه میعانات گازی است. این مقدار، برابر است با ۷.۵ درصد از گاز طبیعی موجود در سراسر دنیا و نیمی از کل ذخایر گازی ایران. در این راستا، آژانس بینالمللی انرژی، ایران را در رتبه چهارمین تولیدکننده بزرگ گاز در دنیا قرار داده است که ۴.۶ درصد کل گاز جهان را تولید میکند. اما در زمینه صادرات گاز، نام ایران حتی در میان ۱۰ صادرکننده برتر گاز دنیا هم قرار ندارد.
برای اصلاح این وضعیت، ایران همزمان با افزایش صادرات گاز، توسعه پارس جنوبی را در اولویت قرار داده است. به این ترتیب، شاید برای ایران، فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی، مهمترین فازهای این میدان عظیم گازی به حساب آیند. حسن شریفآبادی، رئیس کنسرسیوم فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی، اخیراً در یک مراسم رسمی با حضور حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران، افتتاح این پروژه را اعلام کرد. این فازها تأثیر زیادی بر اقتصاد و فضای سیاسی ایران خواهند گذاشت. در حال حاضر، خروجی پارس جنوبی، ۵۵ درصد از مصرف داخلی گاز در ایران را تأمین میکند که بهطور معمول ۴۳۰ میلیون متر مکعب در روز است. این در حالی است که مجید بوجارزاده، سخنگوی شرکت ملی گاز ایران گفته است که با توجه به افزایش فصلی مصرف گاز در طول ماههای سرما، اخیراً این میزان به ۵۰۰ میلیون متر مکعب در روز، افزایش پیدا کرده است.
به چندین دلیل ایران به استخراج بیشتر گاز طبیعی نیازمند است.
به گفته وزیر نفت ایران، بیژن نامدار زنگنه، نیروگاههای کشور با کسری منابع گازی روبرو هستند. درنتیجه ایران در سال ۲۰۱۳، ۴۶ درصد از سوخت مورد نیاز نیروگاههای خود را با استفاده از سوختهای مایع تأمین کرده است؛ نسبتی که در سال ۲۰۱۴ به ۲۸ درصد کاهش یافته است و ایران قصد دارد آن را تا پایان سال جاری ایرانی در ماه مارس، به رقم ۱۵ تا ۲۰ درصد برساند. در این راستا، دولت ایران امیدوار است افتتاح فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی، گامی اساسی بهسوی حل مسأله طولانی مدت کمبود گاز داخلی باشد.
گاز طبیعی در صنعت پتروشیمی نیز نقش مهمی ایفا میکند. ایران در محدودهای ۴۶ هزار هکتاری که با عنوان «منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس» خوانده میشود، دارای تأسیسات متعدد پتروشیمی است. این محدوده، سه منطقه عملیاتی را شامل میشود: پارس جنوبی (منطقه ۱)، پارس کنگان (منطقه ۲) و پارس شمالی (منطقه ۳). بیشتر تأسیسات پتروشیمی عمده در بخشهای جنوبی ایران از جمله پردیس، پارس، مبین و زاگرس، بهعنوان خوراک اصلی خود، از گاز طبیعی استفاده میکنند. در مقابل، دیگر تأسیسات پتروشیمی همچون نوری (برزویه)، آریاساسول، مهر، جم و مروارید، بهطور عمده از میعانات گازی، اتان و اتیلن بهعنوان خوراک استفاده میکنند. بنابراین یکی از مشکلات مداوم کارخانههایی همچون پردیس، پارس و مبین که موجب فعالیت زیر ظرفیت اسمی آنها میشود، کمبود خوراک کافی بوده است. با توجه به برنامههای ایران برای افزایش صادرات محصولات پتروشیمی خصوصاً در حالی که با کاهش شدید قیمتهای نفت و گاز و همچنین کاهش سرمایهگذاری در عملیات بالادستی (یعنی اکتشاف و تولید نفت خام و گاز طبیعی) روبرو هستیم، توسعه این تأسیسات پتروشیمی به اولویت اول وزارت نفت تبدیل شده است. اگر فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی به ظرفیت اسمی خود برسند، با رفع قابل توجه کسری خوراک پتروشیمی، در زمانی که فعالیتهای بالادستی با بحران روبرو هستند، درآمد ایران از صنایع پاییندستی بهطور قابل ملاحظهای افزایش مییابد.
علاوه بر این، ضروری است که ایران در هماهنگی با افزایش مداوم تقاضای بینالمللی برای گاز طبیعی، بهسرعت تأسیسات موجود خود را برای تولید گاز توسعه بخشد و کارخانجات در دست ساخت خود را تکمیل کند؛ بهویژه تأسیسات مرتبط با گاز طبیعی مایع (LNG) که دست صادرکنندگان و مشتریان را در امور حمل و نقل و ذخیرهسازی بازتر میکند.
درست یک ماه پیش، ایران میزبان سومین نشست «مجمع کشورهای صادرکننده گاز» بود. بیشتر شرکتکنندگان در این نشست، نسبتبه افزایش صادرات خود، بهشدت ابراز علاقه کردند. در این راستا، ایران هم با راهاندازی فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی، توانایی و انعطاف بیشتری برای افزایش صادرات گاز پیدا میکند؛ صادراتی که علاوهبر انتقال از طریق خطوط لوله همچون توافق اخیر خط لوله زیردریای ایران-عمان-هند، در آینده شامل انتقال محمولههای الانجی با کشتی نیز خواهد شد. بهویژه در وضعیتی که دیگر فازهای پارس جنوبی مشکل فنی داشته باشند، این فازها ایران را در گسترش ظرفیت صادراتش یاری خواهند کرد.
تجهیز و راهاندازی کامل فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی آشکارا این پیام را برای مشتریان تازه -و فعلی- دارد که وزارت نفت قادر است که مقادیر بیشتری گاز تأمین کند و اینکه برنامههای اعلامشده از سوی ایران تنها در حد حرف نیست. نکته مهم اینکه ایران در ضمن میتواند از صادرات گاز بهعنوان یک عامل تثبیتکننده در روابط خود با مشتریهایش، خصوصاً در خاورمیانه و قفقاز بهره گیرد.
در بعد داخل کشور، در کنار فواید اقتصادی پروژه، فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی، جایگاه خاصی هم در روایت جمهوری اسلامی از خودکفایی دارند. هرچند که این فازها بزرگترین فازهای تولیدکننده گاز نیستند، اما در واقع فازهایی هستند که بهطور عمده بهدست شرکتهای داخلی توسعه یافتهاند. پس از تشدید تحریمهای غرب علیه ایران در سال ۲۰۱۱، بسیاری از پیمانکاران خارجی، پارس جنوبی را ترک کردند؛ بنابراین وزارت نفت چارهای نداشت جز اینکه برای تکمیل واحدهای ناتمام و همچنین ساخت واحدهای برنامهریزیشده برای عملیاتی کردن کل پروژه در زمان مقرر، به پیمانکاران ایرانی روی آورد. کنسرسیوم مسئول ساخت واحدهای تأسیسات دریایی و ساحلی فازهای ۱۵ و ۱۶ مشتمل است بر شرکتهای ایرانی آریا نفت شهاب، شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی ایران ، مجتمع کشتیسازی و صنایع فراساحل ایران، گروه صف (صنایع فراساحل) و شرکت انرژی دانا. علاوهبر این شرکتها که برخی از آنها از وابسته به شرکت ملی نفت ایران هستند، قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا، یکی از توابع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در ساخت پالایشگاه گاز در این فازها نقش برجستهای داشته است.
به این ترتیب، تکمیل فازهای ۱۵ و ۱۶ توسط شرکتهای داخلی، در اصل تحقق شعار «ما میتوانیم» جمهوری اسلامی برای ایران است. در این راستا، افتتاح این فازها، به منزله صدور این پیام از سوی وزارت نفت به مردم و رسانههای ایران است که آن وزارتخانه، پیروی از فرمان رهبر برای حرکت بهسوی ایجاد نوعی «اقتصاد مقاومتی» را مبنای سیاست خود قرار داده است؛ سیاستی که بر حفظ و نگهداری مواد خام و تمرکز بر صادرات محصولات و کالاهای ساختهشده، بهخصوص محصولات پتروشیمی تکیه دارد.