هنگامی که اردوغان در روز ۲۸ آگست پست ریاست جمهوری را از عبدالله گل، رفیق گرمابه و گلستان خویش و یکی از بنیانگذاران حزب عدالت و توسعه (AKP) تحویل گرفت، این روز را «تولد ترکیه جدید» خواند.
طبق قانون اساسی کنونی ترکیه، چنین اظهار نظری بلامصداق و توخالی است. تنها مسالهی جدید در مورد ترکیه تا بدین جا، تفاوت در نحوه انتخاب اردوغان است چرا که بالاترین مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری را از آن خود کرد. البته نوع صعود وی از پلههای ترقی تا رسیدن به مقام ریاست جمهوری، مورد بدیعی بود. بنابراین به نظر میرسد که اردوغان خودش را تجسم ترکیه جدید میداند.
اردوغان تنها حق دارد از همان قدرتی بهره ببرد که روسای جمهوری پیشین «ترکیه قدیم» از آن بهرهمند بودند چرا که قانون اساسی تغییری نکرده است. با این وجود، یک تفاوت وجود دارد: اردوغان میگوید از تمامی قدرت و اختیارات خود که مبتنی بر قانون اساسی است، استفاده خواهد کرد. تاکنون هیچکدام از روسای جمهوری پیشین از تمامی اختیاراتی که قانون اساسی برآمده از کودتای ۱۹۸۰ به آنها داده استفاده نکردهاند، حتی کنعان اِورن فرمانده کودتا -و رییس جمهور بعد از کودتا- نیز بدان دست نیازید.
تمامی اظهارات و عملکردهای اردوغان نشان میدهند که وی حکمران اصلی ترکیه خواهد بود چرا که هم از راه ریاست جمهوری نفوذ خود را به کار خواهد گرفت و هم در جاهایی که محدودیت قانونی وجود داشته باشد، دولت و حزب حاکم عدالت و توسعه (AKP)عامل اجرای قدرت وی خواهند شد. این چشمانداز باعث شده تا برخی معتقد شوند که ترکیه از روز ۲۸ آگست بهصورت غیر رسمی وارد نوعی سیستم ریاستی [در برابر سیستم پارلمانی] شده است.
برای اینکه نظام سیاسی ترکیه واقعا «نو» شود، حزب عدالت و توسعه باید سه پنجم کرسیهای پارلمان را در انتخابات سال ۲۰۱۵ از آن خود کند تا اجازه داشته باشد با اصلاح قانون اساسی، سیستم ریاستی را اعمال کرده و آنرا مستقیماً به رفراندوم بگذارد.
خلاصه این که چنین نوزادی هنوز متولد نشده. روز ۲۸ آگست در بهترین حالت میتواند به نطفهی این جنین تشبیه شود. برای نتیجه، باید ۹ ماه صبر کرد تا نتایج انتخابات [پارلمانی] در ژوئن سال میلادی آینده را دید.
در حالی که اردوغان باید منتظر پارلمان آتی باشد تا اعضای آن با خیاطی قانون اساسی، جامهی دلخواه ریاست جمهوری را بر قامتش بدوزند، وی از هماکنون در حال ساخت نمادهای نظام آتی است. برجستهترین آنها کاخ غولآسای ریاست جمهوری است که اردوغان برای خویش در آنکارا بنا کرده و انتظار میرود تا طی مراسم روز جمهوری که ۲۹ اکتبر بر پا خواهد شد، در آن مکان سوگند ریاست جمهوری یاد کند.
این کاخ ۱۰۰۰ اتاقه که با مساحتی معادل ۹۱ هزار متر مربع در مزرعه جنگلی آتاتورک واقع در غرب آنکارا با الهام از معماری سلجوقی بنا شده، مجهز به پیشرفتهترین سیستمهای امنیتی کنونی است: جانپناهها، تونلهایی برای مقابله با حملات شیمیایی، تکنولوژی پیشرفته دفاعی علیه حملات سایبری و جاسوسی، «اتاق ناشنوا» بدون هیچ خروجی الکتریکی برای دفع هرگونه تلاش در جهت شنود گفتوگوها و همچنین یک «اتاق جنگ» زیرزمینی. یک اقامتگاه سه طبقه که در نقشه اصلی وجود نداشت، برای استفاده خانواده اردوغان به مجموعه اضافه شد.
این بنا که گفته میشود ساخت آن بیش از ۳۵۰ میلیون دلار خرج برداشته است، آکسارای نامیده شد. آکسارای که مرکب از «آک» و «سرای» است، «کاخ سفید» معنی میشود. کلمه «آک» یا سفید، همزمان در زبان ترکی به معنی «تمیز» و «بیلک» نیز معنی میشود و مخفف نام حزب حاکم عدالت و توسعه است که ترکها آنرا AK Parti نیز مینامند. بنابراین، آکسارای همچنین سمبلی برای دگردیسی حزب عدالت و توسعه به «حاکم کشور» است.
به راحتی میتوان دریافت که قصر را اردوغان برای خودش ساخته است. وقتی در سال ۲۰۱۱ کار بنای آن آغاز شد، پروژه، «ساختمان سرویس نخست وزیری» نام داشت [در آن هنگام اردوغان نخست وزیر بود] ولی اکنون به «کاخ ریاست جمهوری» ملقب شده است.
همه چیز برنامهریزی شده بود. اگر اردوغان انتخابات دهم آگست را میباخت، برنده به اقامتگاه قدیمی ریاست جمهوری موسوم به چانکایا کوشکو (ویلای چانکایا) میرفت و اردوغان میتوانست هنوز بنای جدید را در اختیار داشته باشد. وقتی او رییس جمهور شد، «ساختمان سرویس نخست وزیری» تبدیل به «کاخ سفید» او شد. به نظر میرسد که زمان اتمام ساخت و ساز نیز با توجه به موعد برگزار انتخابات ریاست جمهوری تنظیم شده بود.
به وضوح مشخص است که مجموعهی مذکور بسیار فراتر از نیازهای یک رییس جمهور خنثی و تشریفاتی است که مد نظر قانون اساسی کنونی قرار دارد و ظاهراً برای رییس جمهوری تهیه شده که قرار است کلیه نیروهای اجرایی، مقامها و نهادها را کنترل کند.
بگذارید از زبان خود اردوغان بشنویم که آکسارای سمبل چیست: «ترکیه دیگر ترکیه قدیم نیست. لازم است که ترکیه جدید در مواردی ابراز وجود کند». وی روز چهارم سپتامبر هنگام عزیمت به نشست ناتو در ولز، این سخنان را در جمع خبرنگاران و پیش از پرواز با هواپیمای ایرباس ۲۰۰-۳۳۰ بزرگ و مجهز خود (که اتفاقاً زمان تحویل آن هم با ریاست جمهوری اردوغان مصادف شده بود) ایراد کرد. اردوغان ادامه داد: «طراحی دفتر ریاست جمهوری در ساختمان جدید بسیار متفاوت است. این حقیر در پروژه مشارکت بسیاری داشت. ما نیاز داریم به صدور این پیام که آنکارا پایتخت سلجوقیان است. ما توجه وافری به این امر داشتیم. ما بر روی تمهای عثمانی در طراحی داخلی تمرکز نموده و آن را با عناصر دنیای مدرن ترکیب کردیم. ما آن را بهصورت بنایی هوشمند ساختیم... که از ضروریات یک کشور بزرگ است».
برجستگی کلیدواژههایی چون «عثمانی»، «نو» و «بزرگ» در این سخنان اردوغان به چشم میآمد.
ما میبینیم که ساختمان جدید به جعل و قالب کردن ذهنیتی از آنکارا به عنوان «پایتخت سلجوقی» است که هیچ ربطی به وقایع تاریخی ندارد. سلسله سلجوقیان، ترکهایی بودند که در سال ۱۰۷۱ پس از میلاد با شکستدادن بیزانسیها در ملازگرد، درهای اسلامیزه کردن فلات آناتولی را گشودند.
یک سمبولیزم تلویحی در آکسارای وجود دارد که به مصطفی کمال آتاتورک، بنیانگذار جمهوری ترکیه امروزی معطوف میشود.
آکسارای درون محوطه مزرعه جنگلی آتاتورک بنا شد که مصطفی کمال در سال ۱۹۲۵ آن را ساخت و در سال ۱۹۳۷ به دولت اهدا کرد. مزرعه که مدلی پیشرو برای کشاورزی نوین محسوب میشد، در سال ۱۹۹۲ در لیست مکانهای حفاظت شده درجه یک قرار گرفت و این یعنی ساخت و ساز در آن غیرقانونی بود و هنوز هم غیرقانونی است.
روز چهارم مارس یک دادگاه اداری در آنکارا دستور داد که ساخت و ساز بنا معلق شود. دادگاه عالی ترکیه نیز در روز سیزدهم مارس همین رای را تایید کرد. اردوغان اما نه تنها به دادگاه هیچ اعتنایی نکرد بلکه علناً دادگاه را به چالش گرفت. وی گفت: «اگر میتوانند، بیایند تخریبش کنند! آنها رای به تعلیق دادند، با این وجود نمیتوانند روند ساخت را متوقف کنند. من آن را خواهم گشود و استفادهاش خواهم کرد».
بدینگونه با بیتوجهی به حکم دادگاه، اردوغان قصر خود را در زمین مزرعهای که آتاتورک بنا کرده بود، برافراشت. نگرش او ترکیبی از انتقامکشی تاریخی و شیوه حکمرانی مستبدانه است که قانون را به سخره میگیرد.
پیام منفی دومی که اردوغان با آکسارای ارسال کرد، عدم اقامت و کار در چانکایا و مقابله با سنتی بود که از زمان آتاتورک جریان داشت. چانکایا در زمان آتاتورک ساخته شد و میزبان تمامی روسای جمهوری ترکیه تا به حال –منجمله شخص بنیانگذار جمهوری ترکیه- بود. این بنای تاریخی اکنون مبدل به دفتر کار و دیدارهای نخست وزیر احمد داود اوغلو شده است.
حال به استانبول سری بزنیم. جبهه دیگری که اردوغان در آن با برافراشتن بزرگترین، جدیدترین و «عثمانیترین» سمبل حکومتش، با نظام کنونی در حال جنگ است.
در نظر بگیرید که مسجدی غول پیکر در چاملیجا، مرتفعترین تپه استانبول ساخته شود. این مسجد شش منارهای که ترجمانی از معماری کلاسیک دوران عثمانی است و میرود تا بزرگترین مسجدی باشد در دوران جمهوری ترکیه ساخته شده، قرار است ۶۰ هزار نمازگزار را درون خود و محوطهاش جای دهد.
زمانی که تصمیم ساخت مسجد اعلام شد، اردوغان اشاره کرد که مسجد از تمامی گوشههای شهر قابل رویت خواهد بود. وی همچنین گفت که آن، مسجد سلاطین خواهد بود. واژه مذکور ارزش آنرا دارد که نگاهی عمیقتر بدان بیاندازیم چرا که پر از نشانههای برجسته است.
تا قرن هجدهم میلادی، مساجدی که سلاطین عثمانی با منافع حاصل از غنائم جنگ و بعدها با ثروت شخصی خود میساختند، مسجد «سلاطین» خوانده میشد. تصمیم اردوغان برای انتخاب این واژهی خاص جهت وصف مسجد جدید، آشکار میکند که او حکومتش و شخص خودش را اینچنین میانگارد.
و اما برای دفتر کار دوران ریاستجمهوریاش در استانبول، به نظر میرسد که وی از مدتها قبل کاخ وحید الدین، آخرین سلطان عثمانی را در نظر گرفته بود.
روند تعمیر بسیار جنجالبرانگیز کاخ از سال ۲۰۱۲ آغاز شد. در بخشی از این «بازسازی»، کاخ کلاً تخریب گشت و به همان مدل اما بدون گنبد پیازی شکل برجستهاش، ساخته شد.
میدان تقسیم، قلب تپنده استانبول، به همت مقاومت پارک گزی در سال گذشته، از روند عثمانیسازی نجات یافت. اگر اعتراضها شکست میخوردند، چنارهای هفتادساله پارک بریده میشدند تا جا برای یک مرکز خرید باز شود. مرکز خریدی که مدلی از یک قرارگاه نظامی عثمانی بود و تا سال ۱۹۴۰ در آنجا به چشم میخورد.