واشنگتن - اخضر ابراهیمی٬ فرستاده ویژه مشترک سازمان ملل و اتحادیه عرب در امور سوریه که روز ۱۳ مه (۲۳ اردیبهشت) از ماموریت خود استعفا داد میگوید طرح ایران برای سوریه “ارزش بحث کردن" را دارد.
ابراهیمی در گفتگویی اختصاصی با المانیتور در واشنگتن میگوید: " آن روز به شورای امنیت گفتم یکی از نشانههای امیدوار کننده٬ شاید تنها چیز ارزشمندی که میتوان از این راه حلهای نومیدانه بیرون کشید٬ این است که ایرانیها معتقدند باید همه ستیزه جویان خارجی را از سوریه خارج کرد."
به گفته او: " حرف آنها باید شامل حزب الله٬ نیروهای عراقی و نیروهای خودشان هم باشد." ابراهیمی همچنین میگوید در مورد طرح چهار مادهای ایران صحبت میکند و میگوید : "این به آن معنا نیست که این طرح را در کلیتش بپذیریم ولی فکر میکنم یکی از موارد طرح ایران را میتوان مورد تامل قرار داد."
ابراهیمی که از سپتامبر ۲۰۱۲ (شهریور ۱۳۹۰) به جای کوفی عنان به عنوان فرستاده ویژه سازمان ملل در سوریه انتخاب شد٬ از اختلاف در شورای امنیت سازمان ملل و منطقه ابراز تاسف میکند و میگوید این مسئله تلاشهای دیپلماتیک وی برای رسیدن به راه حلی سیاسی برای گذار سوریه از بحران را با دشواری مواجه میکرد.
به گفته او: "مسئله اینجاست که همه چیز در سوریه خیلی سریع چند قطبی شد. در یک سو این نگاه وجود داشت که هیچ راه حلی که ماندن بشار اسد را بپذیرد قابل قبول نیست. در حالیکه طرف دیگر میگوید هیچ راه حلی بدون او قابل پذیرش نیست. این دور باطلی که همه گروهها درگیر آن بودند و به همین خاطر تلاشهایشان شکست میخورد و این موضوع هنوز به میزان قابل توجهای مسئلهایست که باید حل شود. "
دیپلمات کهنه کار الجزایری که پیش از این نماینده سازمان ملل در افغانستان٬ عراق٬ هائیتی و آفریقای جنوبی نیز بوده است میگوید در شروع بحران ممکن بود فرصتی برای حل آن از طرف روسیه وجود داشته باشد که از دست رفت.
ابراهیمی میگوید: "به نظر من تحلیل روسها در ابتدا درست بود٬ اما همه معتقد بودند این یک تحلیل نیست بلکه نظر آنهاست.روسها معتقد بودند سوریه نه مصر است و نه تونس و رئیس جمهور سوریه در عرض دو یا سه هفته سقوط نمیکند. همه معتقد بودند این یک تحلیل نیست٬ بلکه بیان موضع آنهاست که : ما از این رژیم حمایت خواهیم کرد.
شاید اگر حرف روسها را گوش میکردند و به سراغ آنها میرفتند و میگفتند٬ گوش کنید شما مشخصا شرایط سوریه را بهتر از هر کس دیگری میشناسید. بیاید بنشینیم و ببینم چگونه میتوانیم به سوریه کمک کنیم تا مشکلاتش را حل کند. شاید در این صورت شرایط امروز فرق میکرد. اما این اتفاق نیفتاد."
به اعتقاد ابراهیمی با وجود اینکه حکومت سوریه "حق دارد که توجه همه را به این نکته جلب کند که تروریسم -آنگونه که آنها توصیفش میکنند- یک واقعیت در سوریه است"٬ این همه ماجرا نیست.
به گفته او: "حکومت سوریه باید بپذیرد که در قبال آنچه امروز در سوریه میگذرد کاملا بیتقصیر نیست و به خاطر شرایط موجود٬ به خاطر انعطاف ناپذیری رژیم٬ پاسخ وحشیانه ای که به عروج بهار عربی (اگر بهار عربی وجود داشته باشد) در کشورشان دادند٬ درهای کشورشان به تروریستها و جهادیهای خارجی باز شد و ما نمیتوانیم این را فراموش کنیم."
ابراهیم اضافه کرد: "من فکر میکنم منطقه به اندازه کافی برای حل بحران تلاش نکردهاست و همانطور که چند لحظه پیش به شما گفتم شاید اظهارات (وزیر امور خارجه ایران) محمد جواد ظریف و (وزیر امور خارجه عربستان سعودی) سعود الفیصل… به گمان من همکاری همه برای اینکه همه ستیزهجویان خارجی از سوریه خارج شوند٬ شاید بتواند سرآغازی برای برخورد درست برای حل این مشکل باشد."
او میگوید: "نمیتوان فراموش کرد که ما مذاکراتی داشتیم که موفقیت آمیز بودند. درباره اینکه دو سال نگاه داشتن مردم در قحطی قطعا درست نیست و همچنین من فکر میکنم همه باید بپذیرند که این بخشی از راه حل صلح آمیز نیست بلکه جزئی از راه حلی جنگی است. این یک پیروزی برای حکومت است. طرف دیگر شکست خوردن را پذیرفتهاست."
ابراهیمی این مسئله را نتیجه پیشرفتهایی در آرایش اپوزیسون سوری در مذاکرات میداند.
به گفته او: "به نظر من پیشرفتی که به آن دست یافتهایم این است که پیش از این اپوزیسیون میگفتند تا زمانیکه بشار اسد نرود سر هیچ چیزی گفتگو و بحث نمیکنند. الان آنها میگویند با بودن بشار اسد هم میتوانیم گفتگو کنیم. متاسفانه الان این حکومت است که میگوید ما در حال پیروز شدن هستیم و دیگر نیازی به گفتگو نیست."
ابراهیمی از همه کسانیکه در سوریه درگیر هستند خواستهاست مردم سوریه را پیش از هر چیز دیگری در نظر بگیرند.
او میگوید: " ممکن است این حرفهای من مانند سخنان یک کشیش به نظر برسد. اما من قویا اعتقاد دارم بسیاری از افراد درگیر در سوریه واقعا به مردم سوریه فکر نمیکنند. بسیاری از طرحهایی که مطرح میشود توجه چندانی به مردم سوریه ندارند.
چیزی که من به همه میگفتم و شاید الان شنیده شود و مورد توجه واقع شود این بود که اگر همه به فکر مردم سوریه باشند شاید بتوانند به حل مشکل کمک کنند و خواهند دید که منافع خودشان مورد حمله واقع نمیشود یا از بین نمیرود."
متن کامل این گفتگو در ادامه میآید:
المانیتور: بان کی مون دبیر کل سازمان ملل نرسیدن به راه حلی صلح آمیز را "شکستی" برای سازمان ملل توصیف کردهاست. دلیل این شکست چه بود؟ چرا با وجود ابعاد بزرگ این فاجعه٬ جامعه جهانی و قدرتهای منطقهای مرتبط با این مسئله نتوانستهاند برای پایان جنگ با هم به توافقی برسند؟
ابراهیمی: پیش از هر چیزی فکر میکنم آقای دبیر کل در این اظهار نظر نه تنها نظرات شخصی٬ بلکه احساساتش را دخیل کردهاست. او به واقع به فکر مردم سوریه است و به فکر کشور و آنچه در آنجا اتفاق میافتد و به همین خاطر فکر میکند که این شکست مشترک ماست.
چرا؟ به خاطر اینکه سازمان ملل جمع جبری کشورهاییست که آنرا تشکیل میدهند. و از همان ابتدا مشخص بود که منطقه در این مورد بسیار چند پارهاست. سوریها نیز چند پارهاند. بیشترین امید همه من و همینطور (فرستاده پیشین در سوریه) کوفی عنان این بود که ما باید از بیرون کار کنیم و بعد به درون این مسئله همانگونه بودند وارد شویم. به همین خاطر ما تلاشمان را در مورد حلقه بیرونی که شورای امنیت٬ و برای من به طور مشخص آمریکاییها و روسها بودند کردیم.
مسئله این است که همه چیز در سوریه خیلی سریع چند قطبی شد و کاری غیر ممکنی که باید انجام میشد این بود که یکی از طرفها٬ هم در سوریه و هم در اطراف سوریه و هم حتی دورتر٬ بر آن بود که راه حلی با حضور بشار اسد و اطرافیان نزدیکش غیر ممکن است در حالیکه طرف مقابل میگفت هیچ راه حلی بدون حضور بشار اسد ممکن نبود.
این دور باطلی که همه گروهها درگیر آن بودند و به همین خاطر تلاشهایشان شکست میخورد و این موضوع هنوز به میزان قابل توجهای مسئلهایست که باید حل شود.
المانیتور: نقش روسیه را در این زمینه چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا از تلاشهای مسکو و همکاری روسیه و آمریکا برای حمایت از روند ژنو راضی بودید؟
ابراهیمی: دو نکته. اول اینکه به نظر من تحلیل روسها در ابتدا درست بود٬ اما همه معتقد بودند این یک تحلیل نیست بلکه نظر آنهاست.روسها معتقد بودند سوریه نه مصر است و نه تونس و رئیس جمهور سوریه در عرض دو یا سه هفته سقوط نمیکند. همه معتقد بودند این یک تحلیل نیست٬ بلکه بیان موضع آنهاست که : ما از این رژیم حمایت خواهیم کرد.
شاید اگر حرف روسها را گوش میکردند و به سراغ آنها میرفتند و میگفتند٬ گوش کنید شما شرایط سوریه را مشخصا شرایط سوریه را بهتر از هر کس دیگری میشناسید. بیاید بنشینیم و ببینم چگونه میتوانیم به سوریه کمک کنیم تا مشکلاتش را حل کند. شاید در این صورت شرایط امروز فرق میکرد. اما این اتفاق نیفتاد.
در روز ۷ مه ۲۰۱۳ (۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۲) اتفاقی بی نهایت مهم در مسکو افتاد. وقتی (وزیر امور خارجه روسیه) سرگی لاوروف و (وزیر امور خارجه آمریکا) جان کری در چهار مورد مهم با هم به توافق رسیدند.
اول اینکه هر آنچه روی میدهد بحرانی خطرناک برای سوریه٬ منطقه و جهان است.
دوم٬ اینکه هیچ راه حلی نظامی برای سوریه وجود ندارد.
سوم٬ راه حلی سیاسی ممکن است و بیانیه ژنو شامل موادی است که میتواند پایه این راه حل باشد.
و چهارم٬ ما٬ روسیه و آمریکا٬ با یکدیگر و با دیگران و به خصوص سازمان ملل همکاری خواهیم کرد تا این راه حل را ممکن سازیم.
ما تلاش کردیم اساس این توافق را برای دو طرف گسترش دهیم. این روند خیلی خیلی آهسته پیش میرفت ولی ما در حال پیشرفت بودیم تا اینکه رویدادهای اوکراین پیش آمد و این مسئله همکاری بین روسها و آمریکاییها را دشوار کردهاست.
المانیتور: آیا معتقدید که موضع ایالات متحده و طرفهای کلیدی دیگر مبنی بر اینکه دوره گذاری سیاسی در سوریه نمیتواند شامل ماندن بشار اسد در قدرت شود٬ باعث شکل نگرفتن گفتگوهای سازنده شد؟ نامحتمل به نظر میرسد که بشار اسد بخواهد درباره خروج خودش از قدرت مذاکره کند٬ آنهم در حالیکه نیروهای دولتی در زمان برگزاری نشست در ژانویه۲۰۱۴ در حال پیشروی و پس گرفتن مناطق زیادی بودند.
ابراهیمی: این دوباره همان کار ناممکنی است که همه میخواستند بکنند. یک طرف میگوید هیچ راه حلی را با حضور بشار اسد و افرادش نمیپذیرد و طرف مقابل میگوید هیچ راه حلی بدون حضور بشار اسد در مرکز امور ممکن نیست.
البته می خواهم بگویم٬ به نظر من پیشرفتی که به آن دست یافتهایم این است که پیش از این اپوزیسیون میگفتند تا زمانیکه بشار اسد نرود سر هیچ چیزی گفتگو و بحث نمیکنند. الان آنها میگویند با بودن بشار اسد هم میتوانیم گفتگو کنیم.
متاسفانه الان این حکومت است که میگوید ما در حال پیروز شدن هستیم و دیگر نیازی به گفتگو نیست.
چگونه میتوان دو طرف را از رویارویی خارج کنید….آنها در مقابل دیوار ایستادهاند. نمیتوانند پیشرفتی داشته باشند. چطور میتوان آنها را از این دیوار به کناری کشید تا دید که چگونه میتوان آنها را کنار هم قرار داد تا راه حلی پیدا شود؟
چیزی که من به همه میگفتم و شاید الان شنیده شود و مورد توجه واقع شود این بود که اگر همه به فکر مردم سوریه باشند شاید بتوانند به حل مشکل کمک کنند و خواهند دید که منافع خودشان مورد حمله واقع نمیشود یا از بین نمیرود.
اما اینکه این اتفاق چطور میافتد قطعا هنوز مشخص نیست.
المانیتور: شما پیشنهاد کرده بودید که ایران در مذاکرات ژنو برای رسیدن به راه حلی صلح آمیز شرکت کند. گزارش مرور هفتگی المانیتور همواره خواستار نقش بیشتر ایران در مسئله سوریه شدهاست. گزارش این هفته درباره مواضع ایران در قبال برنامه خلع سلاح شیمیایی٬ مبارزه با تروریسم و شیوههای کمک رسانی است. آیا ایران میتواند و باید نقش بیشتری داشته باشد؟ آیا بیرون گذاشتن ایران از روند مذاکرات ژنو را میتوان یکی از دلایل شکست خوردن آن دانست؟
ابراهیمی: آنچه دبیر کل و من از ابتدا میگفتیم - و اگر اجازه دهید باید بگویم پیش از اینکه کری و لاوروف در این زمینه به تفاهم برسند - دبیر کل میگفت هیچ راه حل نظامی وجود ندارد. راه حلی سیاسی ممکن است و باید ممکن باشد.
و ایران٬ اگر همه معتقدند بخشی از مشکل است٬ منطق حکم می کند که آنها باید بخشی از راه حل نیز باشند.
اگر سوریها خود نمیتوانند این مسئله را حل کنند اولین کسانی که می توانند به آنها کمک کنند همسایگان سوریه هستند و بدون شک ایران یکی از این همسایگان است. بنابرین فکر میکنم ما همیشه مایل بودیم که ایران در حل مسئله حضور داشته باشد.
آن روز به شورای امنیت گفتم یکی از نشانههای امیدوار کننده٬ شاید تنها چیز ارزشمندی که میتوان از این راه حلهای نومیدانه بیرون کشید٬ این است که ایرانیها معتقدند باید همه رزمندگان خارجی را از سوریه خارج کرد. حرف آنها باید شامل حزب الله٬ نیروهای عراقی و نیروهای خودشان هم باشد. فکر میکنم سعود فیصل٬ وزیر امور خارجه عربستان نیز چندی پیش حرفی مشابه این زد.
شاید این سر رشته حل مشکلات است. شاید این جایی است که بتوان از آن آغاز کرد.
اما بدون شک به ایران فکر میکنیم. از پیشنهادشان٬ برنامه چهار مادهای جواد ظریف٬ آگاه هستیم.
به نظرم ارزشش را دارد با آنها در این مورد گفتگو کنیم.
این به آن معنا نیست که این طرح را در کلیتش بپذیریم ولی فکر میکنم یکی از موارد طرح ایران را میتوان مورد تامل قرار داد.
المانیتور: حکومت سوریه همواره اصرار میکند که مبارزه با تروریسم یکی از اولویتهای گفتگوهای ژنو است. بنا بر گفته جه جانسون٬ وزیر امنیت ملی آمریکا٬ رشد گروههای تروریستی٬ شامل آنهایی که با القاعده ارتباط دارند خطری بسیار جدی نه تنها برای سوریه٬ بلکه برای منطقه و منافع آمریکا هستند. لطفا نظراتان را درباره موضع سوریه و درباره تحول سوریه و تبدیل آن به محلی برای تروریستهای جهادی و اینکه آیا کشورهای منطقه به اندازه کافی برای کاهش دادن به سلاحهای و حمایتهایی که از گروههای تروریستی میشود اقدام کردهاند و میکنند یا خیر٬ بیان کنید.
ابراهیمی: رژیم حق دارد که توجه همه را به این نکته جلب کند که تروریسم -آنگونه که آنها توصیفش میکنند- یک واقعیت در سوریه است.
مسئله اینجاست که آنها کمی مسئله را کمی بزرگنمایی میکنند٬ چرا که میخواهند بگویند هیچ مشکل دیگری وجود ندارد : "تنها مشکلی که وجود دارد حضور گروههای جهادی است و ما در حال انجام دادن وظیفهمان برای مبارزه با گروههای جهادی و محافظت از مردممان هستیم."
این درست نیست.
جهادیها٬ تروریستها و ستیزه جویان خارجی در سوریه یک واقعیت هستند. این مشکلی است که باید توجه اساسی به آن شود.
حکومت سوریه باید بپذیرد که در قبال آنچه امروز در سوریه میگذرد کاملا بیتقصیر نیست و به خاطر شرایط موجود٬ به خاطر انعطاف ناپذیری رژیم٬ پاسخ وحشیانه ای که به عروج بهار عربی (اگر بهار عربی وجود داشته باشد) در کشورشان دادند٬ درهای کشورشان به تروریستها و جهادیهای خارجی باز شد و ما نمیتوانیم این را فراموش کنیم
به نظر من منطقه اقدامات لازم را انجام ندادهاست. به نظرم همه طرفها دارند به این نتیجه میرسند که این مسئله مهمی است. متاسفانه هیچ کس راه حلی برای این مشکل ندارد. راه حل سادهای برای این مشکل وجود ندارد. همانطور که چند لحظه پیش به شما گفتم شاید اظهارات (وزیر امور خارجه ایران) محمد جواد ظریف و (وزیر امور خارجه عربستان سعودی) سعود الفیصل… به گمان من همکاری همه برای اینکه همه ستیزهجویان خارجی از سوریه خارج شوند شاید بتواند سرآغازی برای برخورد درست برای حل این مشکل باشد.
المانیتور: گزارش هفتگی المانیتور به موضوع گفتگوهای حمص پرداخته که در آن مقامات دولتی سوریه٬ رهبران مخالفین٬ ایرانیان٬ روسها و دیپلماتهای سازمان ملل توافقی را ترتیب دادند که به یک محاصره وحشیانه پایان داد. نظرتان درباره روند دیپلماتیک توافق حمص که شاید مقدمهای برای توافقهای آتی باشد٬ چیست؟
ابراهیمی: پیش از این نیز چنین توافقی انجام شده بود ولی با هشدارها و شرایط بسیار.
نمیتوان فراموش کرد که ما مذاکراتی داشتیم که موفقیت آمیز بود. درباره اینکه دو سال نگاه داشتن مردم در قحطی قطعا درست نیست.
همچنین من فکر میکنم همه باید بپذیرند که این بخشی از راه حل صلح آمیز نیست بلکه جزئی از راه حلی جنگی است. این یک پیروزی برای حکومت است. طرف دیگر شکست خوردن را پذیرفتهاست.
ما نکات مثبت بسیاری در این مذاکرات وجود داشت. به خصوص این واقعیت که این مذاکرات به آزاد شدن گروهی از مردم که نباید از ابتدا محصور میشدند منجر شد. بین آنها تعدادی سرباز٬ از جمله یک سرباز زن ایرانی نیز بود و فکر میکنم تعدادی خارجی هم در بازداشت گروههای مسلح بودند. علاوه بر این کمک رسانی به نبل و زهرا که توسط اپوزیسیون در گرسنگی نگاه داشته شده بودند.
بنابراین نکات مثبت زیادی وجود داشت به شرط اینکه فراموش نشود که همه اینها از کجا شروع شد و اینکه این توافق بخشی از جنگ بود نه بخشی از صلح.