اگر دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا میخواهد با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی دیدار کند شاید بتواند در آینده با حسن روحانی نیز دیدار داشته باشد.
در اولین نگاه، دیدار عملی شدن دیداری بین ترامپ و روحانی بسیار دور از ذهن به نظر میرسد. ترامپ ایران را یک «رژیم وحشی» نامیده و برجام را توافقی بسیار مشکل دار دانستهاست. اما این داستان سابقهای نیز دارد. ترامپ که استعداد خاصی درکارهای جنجالی دارد، در حاشیه اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل و با وساطت امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه خواستار ملاقات با روحانی شده بود. هیئت ایرانی این درخواست را رد کرد.
اینکه توافق با کره شمالی چه الگو یا معیاری میتواند داشته باشد که بتواند برنامههای اتمی و موشکی بین قارهای این کشور را متوقف کند سوالی است که باید مورد توجه قرار بگیرد. به خصوص در شرایطی که آمریکا برجام را توافقی مشکلدار میداند. مایکل پومپئو، رئیس سازمان سی آی ای که پس از کناره گیری رکس تیلرسون گزینه ترامپ برای جانشینی اوست در روز یازدهم مارس گفت ایالات متحده در مذاکره با کره شمالی «از جایگاه کاملا قدرتمند» وارد خواهد شد، بر خلاف موضعی که اوباما در مذاکرات برجام داشت و همچنین توافق با کره شمالی بر خلاف ایران جایی برای رسیدن به «ظرفیت فرار» (breakout capacity ) نخواهد گذاشت.
بر خلاف مذاکرات هستهای با ایران، ایالات متحده به دنبال این خواهد بود کره شمالی را متقاعد کند، هر آنچه در اختیار دارد را واگذار کند. این کاری به مراتب سختتر از برجام خواهد بود. ایران هیچ موشکل باستیک بین قارهای یا سلاح اتمی ندارد. اما بر خلاف ایران، کره شمالی هر دو را دارد و کیم تهدید کرده که آنها را علیه ایالات متحده استفاده میکند. سازمانهای اطلاعاتی آمریکا برآورد کردهاند که "پیونگ یانگ مصمم است موشکی هستهای با برد بلند تولید کند که میتواند خطری مستقیم برای ایالات متحده باشد." مارک فیتزپاتریک و مایکل المان از موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک در تحلیلی که در ماه گذشته منتشر کردند نوشتند که "هیچ کدام از موشکهایی که ایران در دست تولید دارد توان هدف قرار دادن هدفهایی حتی در نزدیکی ایالات متحده را ندارند. این موشکها حتی به غیر از منتهای الیه جنوب شرقی اروپا توان رسیدن به بقیه نقاط این قاره را نیز ندارند."
برای اینکه تهران و واشنگتن بتوانند گفتگو کنند، اقدامات دیپلماتیک مقدماتی گوناگونی در زمینههای مختلف باید رخ دهند. ایالات متحده و اروپا روز به روز بیشتر به این نتیجه میرسند که برای رسیدن به برجامی اصلاح شده باید اقدامات پیشگیرانهای اتخاذ شود.
در مورد افزایش احتمالی تنش در مرز اسرائیل و سوریه، ماه گذشته در این ستون نوشتیم که دیپلماسی میانجیگرانه دیوید ساترفیلد، معاون وزیر خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک در مورد اختلاف بر سر میدانی نفت بلوک ۹ در دریای مدیترانه چگونه کانال گفتگویی مخفی بین اسرائیل و حزب الله گشودهاست. همانطور که برای همگان روشن است تعیین کننده سیاست لبنان در قبال اسرائیل حزب الله است. در ستونمان نوشتیم "نمیتوان راجع به بلوک ۹ صحبت کرد ولی راجع به خط آبی، مرز مورد مناقشه بین اسرائیل و لبنان گفتگو نکرد. از سوی دیگر این مسئله بدون گفتگو راجع به سوریه قابل حل شدن نیست و خود مسئله سوریه بدون حل شدن مسئله روابط بین ایالات متحده، اسرائیل و ایران قابل حل و فصل نیست. ...ماموریت ساترفیلد و افق ایجاد یک مسیر گفتگوی سری بین حزب الله و ایران از طریق حکومت ایران میتواند گشایشی برای کاهش تنش و جلوگیری از یک درگیری احتمالی در مرز اسرائیل باشد و آغازگر فراهم آوردن مقدمات برای رسیدن به توافقی نهایی بر سر مرز بین اسرائیل و لبنان شود." آکیوا الدار نیز در نوشتهای در ابتدای این ماه توضیح داده بود که چگونه اسرائیل باید از این گفتگوها به عنوان مقدمهای برای گفتگوی نهایی مستقیم با ایران استفاده کند.
گفتگوهای دیپلماتیک میتواند شرایط و زمانبندی خروج حزب الله از سوریه و همچنین نقشش در سیاست لبنان را معین کند. هفته گذشته میشل عون، رئیس جمهور لبنان اعلام کرد پس از برگزاری انتخابات ششم مه در این کشور مسئله بازوی نظامی حزب الله بررسی خواهد شد. این سخنان ارزش تدقیق دارند چرا که بدون هماهنگی با حزب الله، عون نمیتواند چنین حرفی بزند. عون در گفتگویی با المانیتور در سال ۲۰۱۳، سه سال قبل از اینکه رئیس جمهور لبنان شود گفت، "من فکر میکنم ایران از حزب الله برای اعمال فشار به اسرائیل استفاده میکند. ایرانیها وقتی مشکلشان حل شود دیگر نیازی به حزب الله ندارند. مسلما آنها همچنان روابط خوبی با حزب الله خواهند داشت -این ما را آزار نخواهد داد. ما میخواهیم با همه روابط خوبی داشته باشیم. اما به عنوان انتخابی عادی، ایران - فکر نمیکنم آنها پول کافی برای نگه داشتن این نیرو صرف کنند چون هزینه آن بسیار زیاد است."
پنجم اینکه امضاء کنندگان برجام -ایالات متحده، روسیه، فرانسه، بریتانیا، چین، آلمان و اتحادیه اروپا- میتوانند زمینه و مکان یک گفتگو را فراهم کنند. این کشورها دیدارهای زیادی در سطح وزرای امور خارجه برقرار کردهاند. از این گروه میتوان برای مهیا کردن مقدمات گفتگو بین روحانی و ترامپ چه به صورت دو نفره و چه به صورت چند نفره استفاده کرد.
گفتگوهای مستقیم بین ترامپ و ولیعهد عربستان سعودی در دیدارش از کاخ سفید که قرار است این هفته برگزار شود باید بخشی از گام مثبت بعدی در این زمینه باشد. عربستان شاید به دنبال راه حلی دیپلماتیک با ایران نباشد اما قطعا به دنبال راه خروجی از یمن است. یمن به باتلاقی برای عربستان تبدیل شدهاست. محاصره یمن که منجر به شیوع وبا و قحطی و رنج فراوان مردم یمن شده باعث انتقادهای بین المللی زیادی از عربستان شدهاست.
به گزارش بروس ریدل، "از زمان جورج بوش پدر و آزاد کردن کویت از دست عراق، رابطه عربستان سعودی با هیچ دولتی در آمریکا به خوبی رابطهاش با دولت ترامپ نبودهاست." این امر، اما، بدون حاشیه و جنجال نبودهاست. به نوشته ریدل، " اقدامات دولت عربستان برای مقابله با فساد در ماه نوامبر مورد تایید دولت ترامپ قرار گرفت ولی رسانههای غربی این اقدامات را تصفیه حسابهایی ناشیانه و بدون مشروعیت کافی نشان دادند. به نظر میرسد که قرار است در مجموع افشاگریهای بیشتری در راه باشد. بنا به گفته فعالین حقوق بشر از زمان آمدن محمد بن سلمان، اعدامها در عربستان سعودی دو برابر شدهاست. گشودن درهای آرامکو به سرمایههای خارجی که نکته محوری افق عربستان تا ۲۰۳۰سال بود اکنون قرار است در سال ۲۰۱۹ انجام شود."
ریدل در ادامه مینویسد، "همانطور که المانیتور پیشتر نیز گزارش داده بود، مخالفت با حمایت ایالات متحده از حمله عربستان سعودی به یمن در سنای آمریکا در حال قدرت گرفتن است. دموکراتها که در زمان ریاست جمهوری اوباما تمایلی به انتقاد از موضع آمریکا نداشتند اکنون معذوریتهای کمتری دارند و بیشتر به فاجعه انسانیای که در نتیجه جنگ بوجود آمدهاست توجه میکنند. عربستان سعودی موفق شدهاست تا حدی زیادی جلوی پوشش رسانهای فاجعه در یمن را بگیرد ولی حتی کاخ سفید نیز به ریاض در مورد محاصره هشدار دادهاست."
به نوشته یکی از نویسندگان المانیتور، "اینکه توافقی برد- برد بین ایران و عربستان سعودی روزی در منطقه میسر میشود، سوالی است که بسیاری میپرسند. اما نتیجه جنگ یمن تا کنون نشان داده که این نبرد برای هر دو طرف یک شکست بزرگ بودهاست که این دو قدرت این دو بازیگر بزرگ منطقهای را تحلیل دادهاست. با این وجود این عربستان سعودی است که پول بیشتری در این جنگ صرف میکند و به صورت مستقیم درگیر این جنگ است در حالکیه برای ایران، هزینه تنها فشار بین المللی بر این کشور به خاطر حمایت مالی و نظامی از انصار الله است بدون اینکه به صورت مستقیم ارتباطی بین آنها و ایران وجود داشته باشد."
نکته اساسی این است که توافق دیپلماتیک با ایران نباید پشت کردن به اسرائیل و عربستان سعودی باشد. این شکایت این دو کشور از برجام بود. دیدار بین ترامپ و روحانی فرصتی خواهد بود تا از رویارویی نظامی بین ایران، اسرائیل و حزب الله جلوگیری شود و به عربستان سعودی این امکان را میدهد تا به شکلی آبرومندانه از یمن خارج شود. این نتایج ممکن است دور از دسترس به نظر برسد ولی بدون نقش فعال رهبران ایالات متحده هیچ شانسی برای تحقق آنها وجود ندارد. مردم یمن و سوریه نیز، که بیش از هر کس دیگری رنج بردهاند مسلما حامی چنین اقدامات دیپلماتیکی از سوی آمریکا خواهند بود.