از روز هفتم دیماه، زمان آغاز اعتراضهایی با ریشهٔ مشکلات اقتصادی در ایران، تظاهرکنندگان خرج پول کشورشان را در کشورهایی مانند فلسطین، سوریه و لبنان محکوم کردند. آنها شعار دادند: «نه غزه، نه لبنان؛ جانم فدای ایران.»
گروههای فلسطینی مورد حمایت ایران سکوت اختیار کردند و ترجیح دادند که درباره تظاهرات سخنی نگویند تا موضعشان شرایط را بدتر نکند و کمکها کاهش نیابند یا قطع نشوند.
با این که رقم دقیقی از کمکهای ایران به گروههای فلسطینی در دست نیست، تلویزیون الجزیره در ژوئیه ۲۰۱۵ گزارش کرد که ایران بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱، سالانه حدود ۲۵۰ میلیون دلار به گروه حماس کمک کرده است. این جدا از کمکهای نظامی به گردانهای عزالدین قسام است که شاخهٔ نظامی حماس به شمار میروند. با این حال، میزان کمک به سایر گروههای فلسطینی مانند جهاد اسلامی فلسطین و جبهه مردمی آزادی فلسطین، در گزارش الجزیره قید نشده است.
کمکهای ایران به حماس پس از موضعگیری این گروه در انقلاب ۲۰۱۱ سوریه کاهش یافت و روابط حماس با ایران تیره شد. با این حال، کمکها به گردانهای عزالدین قسام کماکان دست نخورده باقی ماند.
محمد فتحعلی، سفیر ایران در لبنان، ماه فوریه سال ۲۰۱۶ گفت که ایران به خانواده شهدایی که به دست سربازان اسرائیلی کشته میشوند، هفت هزار دلار کمک میکند و هر خانوادهای که خانهاش به دست ارتش اسرائیل ویران شود، ۳۰ هزار دلار کمک دریافت میکنند.
المانیتور با نمایندگان گروههای مختلف فلسطینی تحتالحمایه ایران، مانند حماس، جهاد اسلامی و جبهه مردمی آزادی فلسطین تماس گرفت تا نظر آنان را دربارهٔ تظاهرات اخیر مردم ایران جویا شود. تمامی آنها از اظهار نظر سر باز زدند و این واقعه را مسئله داخلی ایران خواندند و گفتند که قصد ندارند در آن مداخله کنند.
حسام الدجنی، استاد علوم سیاسی دانشگاه الأمه در غزه، به المانیتور گفت: «سکوت گروههای فلسطینی در قبال تظاهرات ایران با جهتگیری آنان در مورد عدم دخالت در امور داخلی سایر کشورها منطبق است. لیکن اگر تظاهرات ادامه یابد، ایارن ممکن است از آنان بخواهد تا موضع روشنی را به نفع برخورد با تظاهرکنندگان اتخاذ کنند. زیرا کمک ایران به این گروهها، با هدف ساختن یک امپراتوری منطقهای و افزایش نفوذ بر این گروهها صورت گرفته است. بر این باورم که [ایران] در بودجهٔ این گروهها تجدید نظر نخواهد کرد؛ هر چند ممکن است تغییرات کوچکی صورت گیرد. این کمکها کاملاً قطع نخواهند شد.»
حسین امیرعبداللهیان، مشاور بینالملل رئیس مجلس شورای اسلامی، روز هفتم ژانویه از این کمکهای خارجی دفاع کرد و گفت آنها که خواستان قطع این کمکها هستند، درک درستی از مقولهٔ امنیت ملی ندارند.
حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، روز سوم ژانویه اظهار کرد که اغلب ایرانیان موافق کمکهای خارجی هستند. البته شعارهای مشابهی در تظاهرات سال ۲۰۰۹ میلادی (۱۳۸۸ خورشیدی) سر داده شده بود. طبق گفتههای نصرالله، مردم ایران بر اهمیت این کار واقف هستند و میخواهند به گروههای مقاومت کمک مالی شود. او گفت تنها اقلیتی از ایرانیان خواستار قطع کمکها شدهاند.
پس از اعلام پیروزی محمود احمدینژاد بر میرحسین موسوی، دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸، ایران شاهد تظاهرات گستردهای بود که ماهها طول کشید و معترضین آنجا نیز با سر دادن شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»، خواهان کاهش کمکهای خارجی به گروههایی مانند حماس و حزبالله شدند.
یکی از اعضای مجلس شورای اسلامی که نخواست نامش ذکر شود، به المانیتور گفت: «متوقفکردن کمکهای ایران به فلسطینیان بحران اقتصادی کشور را حل نخواهد کرد؛ هر چند که طبیعی است تظاهرکنندگان مشکلات خودشان را با هزینههای کشور در خارج، مرتبط بدانند. این ارتباط را اعراب و آمریکاییها تأیید میکنند تا نشان دهند که کمکهای خارجی ایران باعث شرایط بد داخلی شده است. اما این کار برای حفظ امنیت ملی است؛ ایران باید متحدان خارجی پیدا کند و متحدانی که از کمکهای مالی و نظامیاش منتفع شوند. این نوع تظاهرات باعث نخواهند شد که ایران سیاست کنونی خود را در فلسطین، لبنان، سوریه، یمن و عراق پیگیری نکند.»
همزمان با تظاهرات در ایران، گادی ایزنکوت، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل، روز دوم ژانویه اظهار کرد که ایران صدها میلیون دلار در سال خرج متحدانش میکند. او گفت که این هزینهها اخیراً بر صحنهٔ فلسطین متمرکز شده و رقم آن به ۱۰۰ میلیون دلار در سال برای جهاد اسلامی و حماس رسیده است.
آموس هارل، کارشناس نظامی، در گزارشی که روز هشتم ژانویه برای هاآرتز تهیه کرد، نوشت که تهدید ایران علیه اسرائیل، شامل لبنان،سوریه و غزه میشود، که در مورد آخر، جهاد اسلامی و حماس کمکهای اقتصادی دریافت میکنند.
حسن عبدو، تحلیلگر سیاسی نزدیک به گروه جهاد اسلامی در غزه، به المانیتور گفت: «سکوت گروههای فلسطینی در مورد تظاهرات ایران به تمایل آنها برای پرهیز از دخالت در مشکلات منطقهای بازمیگردد؛ برای اینکه جنبش فلسطین وارد درگیریهای سیاسی نشود. این تظاهرات ممکن است آثاری بر سیاست خارجی فلسطینیها داشته باشد و تمرکز کشور را بر مسائل داخلی افزایش دهد. لیکن شکی نیست که ایران اخیر خود را در منطقه که طی سالهای اخیر به دست آورده است، از دست نخواهد داد و پروندهٔ فلسطین نیز جایگاه خاصی در این میانه دارد.»
محمد اهوازی، روزنامهنگار ایرانی، به المانیتور گفت: «تظاهرات در ایران نشان داد که مردم کشور بر سر مسئلهٔ کمکهای خارجی به دو دسته تقسیم شدهاند؛ بهویژه بر سر کمک به گروههای فلسطینی و حزبالله. حسن روحانی، رئیسجمهور، فکر میکرد که ایران میتواند در ازای امتیاز دادن به دنیا در مورد غزه و حزبالله، از مزایای توافق اتمی سال ۲۰۱۵ استفاده کند. با این حال، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با حمایت رهبر ایران، آیتالله علی خامنهای، این نظر را داشتند که روابط ایران و حماس باید به قدرت روابط ایران و حزبالله باشد تا منافع ایران حفظ شود. آنها همچنین تأکید داشتند که پابرجایی نظام، با قدرت منطقهای آن تناسب مستقیم دارد و برای این کار باید بالطبع از متحدان حمایت نظامی و مالی کرد.»
او اشاره کرد که «هزینههای ایران برای گروههای فلسطینی، بخشی از بودجهٔ دفاعی این کشور است و باعث شده تا ایرانیها نسبت به آنچه حیفومیل کردن پول و ثروتشان میدانند، موضع خصمانهای اتخاذ کنند. از دید من، این هزینهها کاهش نخواهند یافت.»
روز چهارم ژانویه، برخی از رهبران گروههای فلسطینی در سفارت فلسطین در دمشق با یک هیئت بلندپایهٔ ایرانی به ریاست عبدالرضا قاسمیان، کاردار ایران در دمشق و احمد سالک، نماینده مجلس، دیدار کردند تا در مورد کمکهای ایران به مردم فلسطین در مقابله با اسرائیل گفتوگو کنند.
صالح العاروری، معاون دفتر سیاسی حماس، روز ۳۰ دسامبر گفت که ایران به مقاومت کمکهای بیریا و مهمی کرده است تا مقاومت سر پا بماند. او نیز افزود که این کمکها متوقف نخواهند شد.
خضر حبیب، رهبر جهاد اسلامی، روز ۱۶ نوامبر گفت که ایران حامی اخلاقی، سیاسی و مادی است؛ او از کشورهای عرب و اسلامی خواست تا از خط مشی ایران پیروی کنند.
علی باکیر، محقق امور سیاسی ایران، ساکن آنکارا، به المانیتور گفت: «تظاهرات نشان داد که ایرانیان مخالف [سیاست] خرج میلیاردها دلار پول برای شاخههای خارجی رژیم هستند؛ آنهم در حالی که خودشان در شرایط بدی به سر میبرند. با این حال، ایران در این کمکها تجدید نظر نخواهد کرد و تظاهرات جاری، یک تهدید فوری برای نظام ایران محسوب نمیشود. بنابراین، تهران بر این باور است که نیازی به امتیازدهی [به مردم] ندارد. مضاف بر این، ایران توسعهطلبی را در خارج از مرزها، ابزاری برای محافظت از خود میداند و میپندارد هرگونه عقبنشینی در خانه، دشمنان را برای آوردن جنگ به درون خاک ایران ترغیب میکند. همچنین، تصمیمگیری دربارهٔ هزینههای خارجی ایران دست دولت نیست، بیشتر به دست سپاه پاسداران و مقام رهبری صورت میگیرد.»
سکوت ادامهدار گروههای فلسطینی در مورد تظاهرات در ایران، این واقعیت را نشان میدهد که آنها نگران ادامهٔ اعتراضها و در نتیجه، کاهش احتمالی بودجهٔ تخصیصی ایران به خودشان هستند. این نگرانیها در زمانی بروز میکند که فشارهای منطقهای افزایش مییابند و متحدان در منطقه، کمتر میشوند.