بیبیسی روز ١٧ فوریه گزارش داد که نام اوزگجان اصلان ٤.٦ میلیون بار توئیت شده است. دختر جوانی که کمتر از ٢٠ سال سن داشت و قربانی یک قتل وحشیانه شد. اصلان دانشجوی کالج در شهر کوچک مرسین در جنوب ترکیه بود که هنگام بازگشت به خانه از کلاس در بعد از ظهر روز ١١ فوریه مورد حمله راننده مینیبوسی قرار گرفت که قصد داشت به او تجاوز کند. همچنانکه وزیر خانواده و سیاستهای اجتماعی، ایسنار اسلام توصیه کرده بود که زنان و کودکان وقتی دچار پریشانی میشوند باید "یاد بگیرند که فریاد بزنند"، اصلان داد و فریاد میکند، مبارزه میکند و از اسپری فلفل خود در برابر مهاجم استفاده میکند. زخمهای حاصل از درگیری اصلان با قاتل بر صورت او باقی مانده است.
قاتل به خاطر مقاومت اصلان در برابر حمله به حد جنون عصبانی شده و او را با چاقو سلاخی کرده است. با توجه به آنچه قاتل میگوید، زمانی که او از پدرش و دوستش درخواست کمک کرد اصلان هنوز زنده بود و آنها در کشتنش به او کمک کردهاند.
اوضاع پس از کشتن اصلان بدتر هم میشود. این تنها یک قتل نیست، بلکه تلاشی هم برای خلاص شدن از شواهد وقوع این جنایت با قطع کردن دستان اصلان و سوزاندن جنازه او صورت گرفته است. خواندن جزئیات آنچه قاتلان انجام دادهاند نمیتواند کمکی بکند، اما به احساس غم و اندوهی عمیق، شرمساری و ترس و خشم منجر میشود.
در سپتامبر ٢٠١٤ المانیتور گزارش داد که بین سالهای ٢٠٠٣ تا ٢٠١٠ شاهد افزایشی ١٤٠٠٪ درصدی در تعداد زنان کشته شده در ترکیه هستیم.
خانم ایسنار اسلام اکتبر ٢٠١٤ به دلیل اصرار رسانهها بر پوشش خبری و تاکید بر وقوع قتل زنان از آنان انتقاد کرد. اگرچه آمار رسمی مربوط به این حوزه برای سال ٢٠١٤ منتشر نشده است، پژوهشگران پرونده قتل حداقل ٢٨١ زن را گردآوری کردهاند. نرخ قتل زنان از سال ٢٠١٣ تا ٢٠١٤ رشدی ٣١٪ داشته است و تنها در ماه ژانویه سال جاری میلادی ٢٦ زن در ترکیه به قتل رسیدهاند. قتل اصلان این واقعیت را برجسته کرد که تنها ٦ درصد از کل دادستانهایی که به پروندههای تجاوز به عنف رسیدگی میکنند زن هستند. صاحب نظران تاکید میکنند یک دادگاه مردسالار توام با قوانین سهل انگارانه عملا حمله به زنان را تشویق میکنند.
دو نکته تامل برانگیز در پیامد قتل اصلان قابل توجه هستند. نکته نخست اینکه، به محض اینکه اعتراضات عمومی نسبت به این فاجعه بالا گرفت، تعداد معدودی از طرفداران حزب عدالت و توسعه کوشیدند صداهای مخالف را ساکت کنند. این اقدامات نتیجه معکوس و انتقام جویانه به دنبال داشت. چند مثالها از توئیتهای که دنبال کنندههای بسیار زیادی دارند:
روز ١٤ فوریه، جمیله بایراکتار، یک زن محجبه بلاگر طرفدار حزب عدالت و توسعه که همکار روزنامه ینی سافاک است، توئیت کرد: «کشورهای مسلمان، تجاوز به عنف ... سعی کنید یک فرصت طلب حریص نباشید. در ایالات متحده هر دو دقیقه یک زن مورد تجاوز قرار میگیرد. اکنون دهانتان را ببندید.» صدها پاسخ خشمگین برای توئیت او نوشته شد. یک نفر جواب داده بود: «پس شما به ما میگویید اگر شما مورد تجاوز قرار گرفتید، شما به خاطر آن خوشنود خواهید بود و به زندگی خود ادامه میدهید؟»
دیگر توئیت تحریک کننده توسط یک شخصیت محبوب تلویزیونی، نیهات دوغان، نوشته شده است. او روز ١٤ فوریه توئیت کرد: «زنانی که دامن کوتاه میپوشند و برهنه میشوند اگر توسط افراد منحرف فاقد اصول اخلاقی مورد آزار و اذیت قرار گرفتند با توجه به نظام سکولار موجود، حق اعتراض و جار و جنجال ندارند.» او با واکنشی قویتر از بایراکتار مواجه شد، چند قرارداد حرفهایش را از دست داد و در رسانههای اجتماعی طرد شده است.
برای نخستین بار، دیگر حامیان حزب عدالت و توسعه، از اظهارات زشت و ظالمانه این چهرههای عمومی طرفدار حزب دفاعی نکردند. دلیل این امر هم این بود که آن چهرههای هوادار حزب، واکنش رجب طیب اردوغان را به درستی پیشبینی نکرده بودند. اردوغان ساکت نماند و با فروتنی صادقانه با موضوع برخورد کرد. دختران اردوغان با خانواده عزادار اصلان دیدار کردند. اردوغان و همسرش نیز به سرعت به خانواده تسلیت گفتند. علاوه بر این، اردوغان پشت خانواده ایستاد و وقت و توجه خود را مصروف این کرد که مطمئن شود قاتلان به عدالت سپرده شوند. اردوغان تاکید کرد: «این میتوانست برای هر کدام از دختران ما اتفاق بیفتد.»
در واقع، با اظهارات اردوغان صدای آن دسته از طرفداران حزب عدالت و توسعه که میکوشیدند این جنایت شنیع را به عاملی برای سرزنش قربانی بدل کنند تنها ماند و آنها مجبور شدند صحبتهای خود را پس بگیرند. به تین ترتیب، برای نخستین بار، چهرههای طرفدار حزب عدالت و توسعه هیچ پشتیبانی برای اظهارتشان دریافت نکردند و در برابر بدنامی در جامعه کاملا آسیبپذیر رها شدند. اضافه کنم که یکی از چهرههای برجسته مذهبی، کابلی احمد هوکا، اصلان را شهید اعلام کرد.
نکته بسیار مهم دوم، کمپین خود جوشی است که در رسانههای اجتماعی و با هشتگ #sendeanlat (تو داستان خودت را تعریف میکنی) راه افتاده است. با این هشتگ، زنان روایتهای خود از آزار و اذیت جسمی و جنسی را در تمام جنبههای زندگی به اشتراک میگذارند. دریچههای سردی لبریز از روایتهای تکان دهنده باز شدهاند. بیش از ١ میلیون توئیت با این هشتگ منتشر شدهاند. گزارشهای دست اول ویرانگر از قربانیان نشان میدهد هیچ زنی در ترکیه از آزار و اذیت جنسی در امان نمانده است؛ آزار و اذیت جنسی را دختر بچهها، زنان محجبه، افراد مسن و معلولان، ساکنان مناطق روستایی و شهری، افراد با تحصیلات اندک و تحصیل کردهها، ثروتمندان و فقرا و توریستها و مردم محلی تجربه کردهاند. همه این زنان از اوائل دوره کودکی یاد گرفتهاند به خاطر شرم موضوع را مخفی کنند و در برابر تجاوز و آزار جنسی ساکت بمانند و از آن سخنی نگویند. اکنون سخن گفتن از این موضوع شروع شده است.
با این حال، تمام واکنشها به این روایات مثبت نبوده است. ستون نویس زن روزنامه ینی سافاک، سودا تورکوسه و، توئیت کرده است: «به خودتان بیایید. بروید این روایتها را به جای انتشار در یک رسانه اجتماعی، به دکتر بگوئید. شما فکر میکنید با روایت این داستانهای کثیف در اینجا، به ستاره سینما تبدیل میشوید؟» صداهای دیگری نیز استدلال میکنند که برای حفظ نام و آبروی ترکیه باید همه موارد تجاوز به عنف و آزار و اذیت جنسی ناگفته باقی بماند.
عکسهایی از اصلان، لبخند بر لب، تاکسیها، اتوبوسها و ساختمانها را تزئین کرده است. زنان، مردان و کودکان به درخواست برای پوشیدن لباسهای سیاه برای نشان دادن غم و اندوه و اعتراض خود پاسخ مثبت دادهاند. با این حال، کارشناسان از این هراس دارند که به زودی این هیاهوهای پوپولیستی فروکش خواهد کرد و قاتلان و متجاوزان پس از یک دوره زندان کوتاه، آزاد خواهند شد.
معاون رئیس حزب دمکراسی خلق، هاتیجا آلتینیزیک، به المانیتور میگوید: «ما تلاش میکنیم در مقابل مردم پاسخگو باشیم و در شرایط دشوار کنار آنها باقی بمانیم.» آلتینیزیک بر این تاکید میکند که چگونه حزب عدالت و توسعه هنوز هم قادر نیست راه حلهای سیاسی واقعی برای حل مشکلات ریشهای این چنینی ارائه دهد. او میگوید: «آنها هنوز هم به جای یک درمان قطعی برای حل مشکل، راه حلهای موقتی را پیشنهاد میکنند. اتوبوسهای صورتی خوب هستند، اما پس از آنکه کارمان با این اتوبوس تمام شد چه کار باید بکنیم؟» در واقع، آخرین راه حل گیج کننده حزب عدالت و توسعه برای جلوگیری از وقوع یک مورد دیگر از قتلهای بی رحمانه، از طرف شورای عالی آموزش و پرورش صادر شده است. این شورا اعلام کرده است که ساعت کلاسها را تغییر خواهد داد تا دانشآموزان دختر پیش از غروب افتاب به خانههایشان برسند.
به عبارت دیگر، سیاستهای حزب عدالت و توسعه کمکی برای درست کردن خیابانها و یا درست کردن مقر مرکزی پلیس که برای این زنان امن باشد را نمیدهد.
در این شرایط، آیا رسیدن به خانه قبل از غروب آفتاب و استفاده از سرویس حمل و نقل که بر اساس جنسیت تفکیک شده است یک راه حل عملی است؟ برای مثال، در یک مورد، یک مرد همسر محجبه خود را که نه سال با او زیسته بود، به قتل رسانده بود زیرا او متقاعد شده بود که بدن و صدای همسرش شبیه یک ستاره پورن است که او در فیلمی او را دیده بود. دادگاه عامل حسادت را به عنوان عامل تخفیف مجازات در نظر گرفته بود و دوران زندان کوتاهتری را برای مجازات قاتل در نظر گرفته بود.
پژوهشگران دلایل متعددی را لیست کردهاند که بنا بر قوانین ترکیه یک مرد با استفاده از آنها میتواند یک حکم زندان کوتاهتر برای قتل و تجاوز دریافت کند. برای نمونه یک مرد میگوید: "همسرم شلوار جین پوشیده بود، همسرم یک ساعت دیر به خانه آمد، در کیف پول همسرم قرصهای ضد بارداری پیدا کردم."؛ یک متجاوز که نتوانسته باشد تلاشش برای تجاوز را کامل کند، یک قربانی که موفق نشده است فریاد بزند و کمک بخواهد که از آن به عنوان رضایت دادن به تجاوز نام برده میشود و جنایتکارانی که در طول دادگاه رفتار تصنعی داشته باشند.
با این حال، اینجا در ترکیه هرگز هیچ بحث و گفتگویی درباره ثبت رکورد و سوابق مجرمان جنسی صورت نگرفته است. با این طرز تفکر، عاملان جنایت جنسی در بهترین حالت یک از فرد قربانی یک پشت دستی یا یک سیلی دریافت میکنند. ما باید به یاد داشته باشیم، این دولت عدالت و توسعه بود که در جریان تظاهرات پارک گزی، زمانی که زنان تظاهرات کننده به طور سیستماتیک توسط ماموران پلیس مورد آزار جنسی قرار میگرفتند رویش را به طرف دیگر گرفته بود و خود را به ندیدن زده بود.
آزار و اذیت جنسی و جسمی زنان در ترکیه، یک مشکل فراگیر و با سابقه طولانی است. در حالیکه این مشکل با دولت حزب عدالت و توسعه شروع نشده است، آنها هنوز متقاعد نشدهاند که سیاستهای غلط و شعارهای خطرناک این دولت به رشد وحشتناک آمار زنان به قتل رسیده دامن زده است. امید برای تغییر به این دلیل، بیثمر است.