امیر محبیان یکی از شناخته شدهترین روزنامه نگاران اصولگرا است که پس از خرداد ۱۳۷۶ و انتخاب محمد خاتمی به ریاست جمهوری با انتشار مقالات انتقادی به صدای بخشی از جریان محافظهکار و مخالف اصلاحات بدل شد. محبیان استاد دانشگاه و از نویسندگان با سابقه روزنامه رسالت است. او هم اکنون مدیریت خبرگزاری «آریا» را به عهده دارد. همچنین او در تاسیس یک مرکز مطالعات استراتژیک به نام آریا نقش داشته است.
محبیان در این مصاحبه می گوید که سیاستهای ایالات متحده در ده سال گذشته به نفع ایران تمام شده است. او همچنین تاکید می کند که ایران یک قدرت بلامنازع در منطقه است و آمریکا باید این حقیقت را بپذیرد. او معتقد است که مقامات واشنگتن برای رفع مشکلات خود به ایران نیاز دارند. او همچنین معتقد است که با به ثمر رسیدن مذاکرات هستهای و صدور گاز ایران به غرب موجب تغییر رفتار روسیه خواهد شد.
المانیتور: هنری کسینجر وزیر خارجه سابق ایالات متحده در کتاب تازه منتشر شده خود می نویسد: که ایران خطر اصلی منطقه است نه گروه «دولت اسلامی». در شرایطی که ظهور داعش، ایران و ایالات متحده را در برابر یک دشمن مشترک قرار داده و فرصت بی نظیری را فراهم کرده تا دو دولت با هم در عراق همکاری کنند. علت بیان این اظهارات از جانب کیسینجر چیست؟
محبیان: آنچه كه هنری كيسينجر مطرح كرده است بيش از آن كه نتيجه يك تحليل عينی و علمی باشد محصول دغدغه ها و منطقي است كه اسرائيل تلاش مي كند به افكار عمومي انتقال دهد، استدلال دروني حاكمان اسرائيل آنست كه ايران سه خصوصيت دارد كه داعش ندارد، اول آن كه دولت مستقر و رسمی است كه داعش نيست. دوم ايران پشتوانه قدرت ملی و شبكه منطقه ای و جهانی هواداران دارد كه داعش در آن سطح ندارد، سوم آن كه ايران نظام واقعی و مشروع قدرتمند مخالف اسرائيل است كه عقلانی عمل مي كند در حالي كه داعش تشكيلات مصنوعی با رفتار غير عقلانی است كه اسرائيل در پيدايش و ساماندهی آن بی تأثير نبوده است لذا اصالتی ندارد برای همين ايران را خطر می داند نه داعش اما چرا اين منطق ساده لوحانه است؛اولاً ايران يك نظام سياسی است كه در چارچوب حقوق بين الملل حركت مي كند لذا رفتارهايش در فرآيند عقلانی قابل فهم است در حالی كه موجوديت داعش در ايجاد هراس غير عقلانی و پانيك گسترده و تكيه بر احساس و نه عقل است بنابراين رفتار قابل حدسی ندارد. دوم اين كه داعش يك پروژه از كنترل خارج شده غربی ها در سوريه است كه برای تبديل خود به جريان قابل بقا هر كاری مي كند، آمريكا ثابت كرده است قادر به ايجاد جريانات افراطی عليه دشمنان خود هست اما بدليل نشناختن ماهيت فكری آنها توان مديريت آنها را نداشته و معمولا اين جريانات مثل بومرنگ بسوی آمريكا برگشته و او را زخمی مي كند نمونه القاعدة برای اثبات كافی است.اسراييل آسيب خوردن آمريكا از اين جريانات را می داند ولی امنيت اسراييل را مهمتر از امنيت مردم آمريكا ميداند ، سوم ايران در مسير تنش زدايی با آمريكا قرار دارد و داعش در ابتدای راه ايجاد تنش پس استفاده از قدرت ايران برای حذف داعش كه اتفاقا ايران انگيزه اعتقادی براي انجام آن هم دارد ، عقلانی است اما اسراييل و بعضی كشورهای عربی شديداً نگران نزديكی ايران و آمريكا و كاهش نقش منطقه ای خود هستند، حال بايد ديد دولت آمريكا به امنيت مردم خود اهميت می دهد يا توهمات اسراييل.
المانیتور: اگر ایران بتواند اختلافاتش را با ایالات متحده حل کند می تواند توازن قوا را به نفع شیعیان منطقه تغییر دهد. با توجه به این که دولت اسراییل و بحرین با پشتوانه آمریکا امکان اشغال و اشغال را دارند. آیا برقراری روابط بین ایران و آمریکا منجر به جلوگیری از سرکوب شیعیان و مسلمین در منطقه نمی شود؟
محبیان: ايران می داند كه آمريكا درون دالان وقایع استراتژيكی در منطقه قرار گرفته كه برای حل مسائل مجبور است به ايران نزديك شود، لذا برای رسيدن به نتيجه نيازی به دادن امتياز ندارد بلكه فقط منتظر گذشت زمان است، زمانی كه اشتباهات استراتژيك آمريكا در منطقه جهت آن را به سود ايران كرده است.بيش از ده سال است هر اقدامی آمريكا در منطقه انجام داده است به سود ايران بوده است، حذف صدام و طالبان دستان ايران را در منطقه گشود و اشتباه در تشخيص اولويت ها در سوريه ايران را به قدرت اول منطقه تبديل كرد، آمريكا بايد به جای برخورد احساسی با ايران به فكر پذيرش واقعيتی قدرتمند بنام ايران در منطقه باشد، منطقه و شرایط آن دگرگون شده و هر كس اين را نفهمد از صحنه حذف خواهد شد.
المانیتور: پس از اشغال شهر موصل همه گروهها نوری المالکی را به عنوان مقصر معرفی کردند. حالا او رفته است و دولت جدید بر سر کار آمده ولی هنوز هم خبری از بازگشت آرامش به عراق نیست. به نظر شما برای برقراری آرامش در عراق چه کار می شود کرد؟
محبیان: تقويت دولت ملی، ايجاد وحدت ميان گروه ها و توزيع قدرت به صورت معقول.
المانیتور: آیا شما به نتیجه مذاکرات هستهای خوشبین هستید؟
محبیان: اگر آمريكا بحث هسته ای را بخشی از يك بسته استراتژيك منافع تنش زدايی با ايران ببيند مذاكرات به نتيجه خواهد رسيد و آمريكا جزييات را كنار خواهد گذاشت ولی اگر آمريكا تغييرات در خاورميانه و آسيای ميانه و نقش مهم ايران در روابط با كشورهای منطقه و روسيه را نبيند، مذاكرات به نتيجه نخواهد رسيد.
المانیتور: آیا بحران پیش آمده در اوکراین و گسترش اختلافات کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی« ناتو» از یک سو با روسیه امکان توافق قدرتهای جانی برای فشار بیشتر به ایران را مختل کرده؟
محبیان: سياست استفاده از تحريم برای كنترل رفتارها با گسترش كشورهای تحريم شده عملا اين ابزار را بی خاصيت كرده است، بعد از تحريم روسيه با مرز گسترده ديگر تحريم چون گذشته ايران را نخواهد آزرد. در حالي كه اگر مسئله ايران حل می شد و خط لوله ايران جايگزين خط لوله روسيه می شد با خارج شدن ابزار فشار روسيه بر اروپا عملا روسيه مجبور به تغيير سياست مي شد.
المانیتور: ایران یک قدرت منطقهای است اما در عرصه داخلی پس از انتخاب مناقشه برانگیز محمود احمدی نژاد شاهد اعتراضات گسترده بودیم. پس از آن ماجرا موسوی در حبس خانگی است. خاتمی امکان خروج از کشور را ندارد و هاشمی به حاشیه رانده شده است. حتی نظام به نزدیکان محمود احمدی نژاد لقب جریان فتنه را داد و رییس دفتر او امکان نامزدی در انتخابات را از دست داد. به نظر شما نظام جمهوری اسلامی برای ایجاد ثبات و مقابله با چالشهایی باید چه راهکارهایی را پیش بگیرد؟
محبیان: ايران برای حل مسائل استراتژيك و كليدی خارجی بايد مديريت تصميم گيری را يكپارچه مي كرد كه اين روند انجام شد.
المانیتور: شواهد و قراینی وجود دارد که رهبر جهوری اسلامی به نتیجه مذاکرات خوشبین نیست در حالی که روحانی با وعده تنش زدایی و حل بحران رای آورد. در ساختار جمهوری اسلامی بین بخشهایی که با رای مردم انتخاب می شوند و بخشهای انتصابی توسط رهبر همیشه اختلاف هست. در مورد ادعای یکپارچه شدن مدیریت مسائل استراتژيك و كليدي خارجي توضیح می دهید؟
محبیان: عدم خوشبينی رهبری دارای دو دليل اساسي است، نخست آن كه شواهد تاريخی دال برآن است كه آمريكا درك درستی از ذهنيت إيرانی ها نداشته و هرگاه ايران از موضع راديكال برخورد كرده است، آمريكا خواهان مذاكره شده وعلايمی مبنی بر تمايل به گفتگو ارسال كرده و هرگاه ايران گامي به سوي گفتگو برداشته آمريكايی ها با اين برداشت كه ايران در موضع ضعف قرار دارد،مطالبات فزاينده را مطرح كرده اند. دوم آن كه رهبری مي داند كه ابراز و تمايل او اين تصور را ايجاد مي كند كه كليت نظام تسليم شده و آمريكايی ها حداكثر مطالبات را مطرح كرده و تا خلع سلاح ايران تا سر حد سلاح كمری پيش خواهند رفت.برای همين هوشمندانه ضمن تأييد كلی روند مذاكرات حق واكنش مناسب در زمان زياده خواهی آمريكا را برای خود حفظ می كند.
در عين حال در سازوكار پيچيده سياست ايران رييس جمهور مظهر رأی ملت و رهبریمظهر اراده و آرمان نظام است، البته حرف نهائی را هميشه رهبر مي زند.
المانیتور: نیروهای محافظه کار - اصولگرا - معمولا بر نظارت شدید بر موضوع حجاب، فیلتر کردن اینترنت و جدا کردن محیط کار زنان و مردان تاکید دارند. در حالی که نیروهای اصلاح طلب خود را مدافع آزادی معرفی می کنند. آیا شما نگران نیستید که نیروهای محافظه کار به خاطر تاکید بر اجرای سختگیرانه مقررات (حجاب و اینترنت) رای جوانان را از دست بدهند؟
محبیان: اصولگرايان يكپارچه نيستند، اصولگرايان معتدل از كنترل و استفاده معقول و كم آسيب پديده های اجتماعی و تكنولوژيك دفاع می كنند ولی يك خط تندرو طبعا از حداكثر فشار برای كنترل حمايت می كنند، كليت نظام از سياست آنها حمايت نمی كند ولی برای مديريت توقعات اجتماعی به آنها فضای طرح ديدگاه می دهد.