«تو یک خائنی»٬ «تنها یک مامور صهیونیست میتواند چنین چیزهایی بنویسد»٬ «مادر به خطا...»
اینها برخی از واکنشهایی بودند که پس از نوشتن مطلبی در ستونم در روزنامه «حریت» که ۲۷ مهرماه منتشر شد٬ بر روی توییترم دریافت کردم. مطلبی که در مورد آزادی دو خلبان ترک بود که تابستان سال جاری در لبنان ربوده شده بودند. خلاصه بگویم٬ در مطلبم از دولت ترکیه انتقاد کرده بودم که در حالی که در مذاکرهها برای آزادی این دو نفر به طرز شرمآوری کنار گذاشته شده بود٬ همچنان از این آزادی به عنوان یک پیروزی دیپلماتیک یاد میکرد.
بیشتر کاربران توییتر که به این مطلبم واکنش نشان داده بودند٬ از آن استقبال کرده بودند٬ اما شماری دیگر٬ که اکثرشان نام کاربری ساختگی داشتند٬ به من فحش داده بودند و توهین و نفرینم کرده بوند. این توهینها ظاهرا٬ با توجه به فاصله میان ارسالها٬ ویژگیهای ذکر شده در صفحه کاربرانی که این اظهار نظرها را منتشر میکردند و همچنین کلمات مشابهی که به کار میبردند٬ از سوی یک منبع ارسال میشدند. به عنوان مثال هرچند مقاله من هیچ ارتباطی به اسرائیل یا صهیونیسم نداشت٬ چندین توییت به فاصله چند دقیقه از هم٬ به این مسئله اشاره داشتند.
همان روز٬ یکی از همکاران زنم که در صفحه توییترش از قطر به خاطر «نجات خلبانان ترک» تشکر کرده بود٬ با توهینها و آزارهای شدیدتری روبرو شد. مراد آکپینار و مراد آغجا که تابستان ۱۳۹۲ در بیروت٬ پایتخت لبنان ربوده شده بودند٬ ۲۸ مهرماه گفته میشود که با میانجیگری قطر٬ آزاد شدند. به دنبال تشکر همکارم از قطر به خاطر آزادی این خلبانان٬ پس از انکه یکی از مشاوران رجب طیب اردوغان٬ نخستوزیر ترکیه٬ توییتر همکارم را بیادبانه خواند و از آن انتقاد کرد٬ سیل توهینها بود که به سمتش روان شد.
این رفتارها در هفتههای اخیر افزایش یافته است. تقریبا هر بار که یک روزنامهنگار یا پژوهشگر چیزی در انتقاد از دولت مینویسد٬ چندین یا گاه صدها حساب کاربری حامی دولت بسیج میشوند و توهینها و تهدیدهای خود را از طریق فضای مجازی به گوش آن فرد میرسانند.
این افراد چه کسانی هستند؟
در ترکیه ۳۰ میلیون کاربر فیسبوکی و ۱۰ میلیون کاربر توییتری وجود دارد. ماه سپتامبر رسانههای ترکیه گزارش کردند که حزب حاکم عدالت و توسعه٬ تیمی شش هزار نفره را مامور کرده است تا تعیین نحوه و روند برخورد با انتقادها از دولت در رسانههای اجتماعی را در دستورکار خود قرار دهد. این خبر که در روزنامههای حامی دولت نیز منتشر شده بود٬ از سوی دولت آقای اردوغان رد نشد. حتی او هشت آبان ماه گفت: «اتفاقات خوبی در توییتر در حال رخ دادن است.» اشاره او به شمار رو به افزایش توییتهای حامی دولت بود که به ویژه در چند وقت اخیر در حمایت از پروژه غولآسا و بحث برانگیز «مارمارای» ارسال شده است؛ پروژهای ۴.۵ میلیارد دلاری برای احداث تونلی بینقارهای که قرار است از دل دریای مرمره گذشته و اروپا و آسیا را به هم وصل کند.
اما به راستی چه تعداد از این افراد بی چاک و دهان مستقیما با دولت در ارتباط هستند؟ من این موضوع را از ۲۷ مهرماه زیر نظر گرفتم.
۲۷ مهرماه خبرگزاری نیمهدولتی «آناتولین» در مطلبی به «گروههایی که فعالیت در رسانههای اجتماعی در ترکیه را در دستور کار خود قرار دادهاند» اشاره کرد. به گفته «آناتولین» چهار گروه به نامهای «مهاجمان اجتماعی» (Social Raiders)٬ «وحدت» (Unity)٬ «اقدام تی تی» (TT Action) و «MY» بر روی توییتر متمرکزند و اهداف اصلیشان «مقابله با اطلاعات نادرست ارسال شده درباره پارک گزی (ناآرامیهای اواخر خردادماه در استانبول)»٬ «صدای بیصداها بودن» و «اطلاعرسانی درباره رویدادهای مصر و سوریه» عنوان شده است.
جالب توجه این است که در این مطلب هیچ اشارهای به تلاشهای دولت در حوزه رسانههای اجتماعی نشده است. علاوه بر این٬ چیزی که خیلی برایم قابل توجه بود٬ این بود که متوجه شدم این گروهها و افراد٬ تاثیر ناچیزی در شبکههای اجتماعی دارند.
به عنوان مثال٬ امرالله اوزتورک٬ یکی از افرادی که «آناتولین» به او اشاره کرده٬ تنها ۲۱۰ پیرو (فالوئر) در توییتر دارد و تیمش٬ «مهاجمان اجتماعی» در صفحه فیسبوک تنها حدود هزار و ۶۰۰ لایک خورده است و امتیاز کلاوتش ۴۶ است (کلاوت وبسایتی است که میزان تاثیرگذاری آنلاین را اندازهگیری میکند).
پس از آنکه مطلب «آناتولین» را مطالعه کردم یک ویراستار مطالب مربوط به فناوری به من گفت که این مطلب «آناتولین» گمراهکننده است و پیشنهاد کرد که به دنبال مطالب دیگری بگردم.
طبق گزارشها٬ فعالیتهای اخیر حزب حاکم عدالت و توسعه در رسانههای اجتماعی٬ ناشی از شکست دولت در این حوزه٬ در جریان ناآرامیهای پارک گزی بود. همانطوری که آن زمان نوشتم٬ اکثر ترکها آن زمان بر رو شبکههای توییتر خود از اعتراضها حمایت و به دولت اردوغان اعتراض کردند. در آن دوران نسبت منتقدان دولت به حامیانش در توییتر ۶۸ هزار به ۸۰۰ بود.
اعتراضهای آن زمان احتمالا دولت را هر چه بیشتر و سریعتر از حد انتظار به سمت فعالیت شدید در رسانههای اجتماعی سوق داده است٬ اما تحقیقات من نشان میدهد که حزب عدالت و توسعه از دسامبر ۲۰۱۲ (آذرماه ۱۳۹۱) خود را برای چنین فعالیتهایی آماده کرده بود.
در تاریخ ۱۷ تا ۱۹ آذرماه ۱۳۹۱ این حزب بیسر و صدا جلسهای را با حضور رهبران حوزه رسانه و تبلیغات در شهر «افیون» برگزار کرد. در آن جلسه جلال کارامان٬ عضو پیشرو کمیسیونی مربوط به رسانههای اجتماعی که از سوی سازمان جوانان حزب عدالت و توسعه تشکیل شده است٬ به حاضران در مورد نحوه فراگیر کردن لغات مورد نظر دولت در توییتر سخن گفت.
آقای کارامان در آن جلسه گفت: «اگر دولت میخواهد توییت مشخصی فراگیر شود٬ تمام اعضا باید آن توییت را در یک بازه زمانی مشخص بازنشر کنند. برای موفقیت در این زمینه ما به مشارکت کامل احتیاج داریم.»
سعی کردم با آقای کارامان که به تازگی به خاطر ویدیویی که از او در رسانههای اجتماعی منتشر شده و او را در حال رقص در دیسکو نشان میدهد هدف انتقاد محافظهکاران افراطی قرار گرفته است٬ ارتباط برقرار کنم٬ اما او به ایمیل من پاسخی نداد. توییتهای اخیر سازمان جوانان حاکی از این است که او همچنان در جلسات حزب به سخنرانی میپردازد.
با استفاه از ابزاریهای تحلیل رسانههای اجتماعی٬ از جمله ابزار رایگان «گِفی» و اپلیکیشن پولی «توییتونومی» توانستم بفهمم که سازمان جوانان حزب عدالت و توسعه به رهبری آقای کارامان٬ همچنان بخشی از ستون اصلی شبکه رسانههای اجتماعی دولت هستند.
با این حال طبق تحلیلهایی که به دست آوردهام٬ آقای کارامان و گروه «مهاجمان اجتماعی» از اعضای تاثیرگذار این شبکه به شمار نمیروند. در کنار هزاران عضو حقیقی این گروه٬ از جمله اعضای حزب عدالت و توسعه٬ تعدادی عضو مشکوک در این شبکه وجود دارند که تاثیر قابل توجهی در رسانههای اجتماعی دارند.
یکی از این موارد گروه «حمله بیدار باش» (Wake Up Attack) است که در فیسبوک پنج هزار لایک خورده است٬ دارای چهار حساب توییتری در چهار زبان است و در مجموع ۱۲ هزار پیرو (فالوئر) دارد. این گروه همچنین دارای حساب اینستاگرام و تامبلر است. بر اساس تحلیلهایی که از retweetrank.com به دست آوردهام٬ حسابهای توییتری این گروه از لحاظ تعداد دفعات بازنشر (ریتوییت)٬ در مقام ۱۳ هزار و ۲۶۷ قرار دارد.
حمایت شدید «حمله بیدار باش» از دولت با آمیزهای از پروپاگاندای سیاه همراه است. این گروه با تولید و انتشار اینفوگرافهای حرفهای٬ منتقدان دولت را هدف قرار میدهد و به آنها برچسب جاسوس و تروریست میچسباند. آیدین اونال٬ مشاور ارشد رجب طیب اردوغان از پیروانش در توییتر خواسته است تا این گروه را دنبال کنند. شاخهای از سازمان جوانان حزب عدالت و توسعه که در شهر چینارجیک ترکیه قرار دارد٬ جزو نخستین اعضای توییتر بود که کمپین «حمله بیداربارش» را که در تخریب دو روزنامهنگار به راه افتاده بود٬ بازنشر کرد. نام «حمله بیدارباش» همچنین در حدود صد فهرست توییتری٬ از جمله «مجاهدین عدالت و توسعه» به چشم میخورد.
در کنار این آشوبگران بینام و نشان٬ برخی چهرههای حرفهای نیز برای دولت فعالیت میکنند. فریدون اوزدِمیز٬ که خود را کارشناس رسانههای اجتماعی مینامد٬ یکی از این افراد است. میانگین بازنشر توییتهای آقای اوزدمیر ۹۹ است که نشان از تاثیرگذاری او در رسانههای اجتماعی دارد. او از جمله افراد اصلی در فراگیر کردن یک کمپین موضوعی در توییتر و گردآوری هزاران کاربر توییتر در شبکه خود است.
نام گروه اوزدمیر در توییتر با هشتگ EKIP همراه است که به معنای «تیم» است. سازمان جوانان حزب عدالت و توسعه نیز با نام #AK #EKIP در توییتر فعالیت میکنند که به این ترتیب کلمه مشترک EKIP این دو گروه را به هم مرتبط میکند. بسیاری از کمپین های اوزدمیر در راستای سیاستهای حزب عدالت و توسعه است. یکی از این کمپینها دارای هشتگ انگلیسی بود و #WeAreErdogan نام داشت و هشتگ دیگری به زبان ترکی بود با نام #helalsanatayyipbaba (آفرین بر تو بابا طیب). حسن اونور شهردار نِوشِهیر و عضو حزب عدالت و توسعه ماه گذشته در صفحه توییتر شخصیاش از آقای اوزدمیر تشکر کرد و گفت: «تو بسیار باارزشی٬ خدا تو را برکت دهد.»
آقای اوزدمیر در حال حاضر برنامهای درباره رسانههای اجتماعی برای شبکه تلویزیونی «بیاض تیوی»که در آنکارا مستقر است٬ تولید میکند. عثمان گوکچک٬ هماهنگکننده عمومی این شبکه تلویزیونی٬ پسر ملیح گوکچک٬ شهردار آنکارا و یکی از اعضای پر سر و صدای حزب عدالت توسعه است. آقای اوزدمیر غالبا توییتهای ملیح گوکچک را بازنشر میکند. همچنین شماری از رهبران سازمان جوانان حزب عدالت و توسعه٬ از استانبول گرفته تا ارزنجان٬ نیز به طور مرتب توییتهای آقای اوزدمیر را بازنشر میکنند.
#EKIP و#AK #EKIP تاکید دارند که برای مقابله با دروغ و تحریک در رسانههای اجتماعی٬ به ویژه در مورد وقایع پارک گزی٬ شکل گرفتهاند٬ هرچند بعضی از کمپینهای خودشان شامل این دست اقدامات است. به عنوان مثال بعضی از اعضای #EKIP آقای کارامان بهار سال جاری به نیروهای پلیس پیوستند تا با استفاده از زور٬ با تظاهرات ضد دولتی «بوسه» در حمایت از حقوق همجنسگرایان در متروی استانبول مقابله کنند. از دیگر سو #EKIP آقای اوزدمیر نیز در موردی دیگر به منظور تحریک مردم٬ در کمپینی در رسانههای اجتماعی ادعا کرد که دانشگاه استانبول در یکی از امامزادهها فستیوال آبجو به راه انداخته است. این در حالی است که محل برگزاری این فستیوال٬ پنج کیلومتر با آن امامزاده فاصله داشت.
تلاش کردم با آقای کارامان گفتوگویی داشته باشم. در تماسی که با دفتر حزب عدالت و توسعه داشتم٬ یکی از کارکنان این دفتر گفت که آقای کارامان به زودی به سوالاتم پاسخ خواهد داد٬ اما با گذشت چند هفته و علیرغم پنج بار تماسی که گرفتهام٬ هنوز هیچ پاسخی دریافت نکردهام.
دسترسی اولیه با آقای اوزدمیر بسیار سادهتر بود. با او تماس گرفتم و او به سرعت تکذیب کرد که برای حزب عدالت و توسعه کار میکند. وقتی در ایمیل پاسخم٬ در مورد همزمانی کمپینهای او با کمپینهای دولت و هشتگهای مشترک میانشان صحبت کردم٬ پاسخم را با یک اسمایلی٬ :) داد و دیگر به سوالاتم پاسخ نداد.
به سراغ مخالفان دولت هم رفتم. به امید اوران٬ معاون دبیر حزب «جمهوریخواه خلق ترکیه»٬ از احزاب اصلی اپوزیسیون٬ ایمیل زدم و از او پرسیدم آیا مخالفان دولت برای راهاندازی کمپینهای ضد دولتی خود در رسانههای اجتماعی از این حزب پولی میگیرند. پاسخ داد: «ما فعالان رسانههای اجتماعی را در فهرست حقوقی خود قرار نمیدهیم. حقوق دادن به فعالان رسانههای اجتماعی روش حزب عدالت و توسعه است. میلیونها نفر در ترکیه٬ حتی اگر عضو حزب جمهوریخواه ترکیه نباشند٬ در هر حال خشم خود علیه دولت را در رسانههای اجتماعی تخلیه میکنند.»
در هر صورت چه حزب عدالت و توسعه بر روی کمپینهای آزار و اذیت و انتقاد و توهینی که علیه مخالفان دولت در رسانههای اجتماعی به راه افتاده است سرمایهگذاری کرده باشد چه نکرده باشد٬ آن چه مسلم است این است که نخستوزیر ترکیه که بر در دستور کار قرار دادن فعالیت در رسانههای اجتماعی تاکید دارد٬ بسیار مشتاق است که رسانههای اجتماعی را نیز در تسلط خود بگیرد.
با نزدیک شدن به پایان سال ۲۰۱۴ خطر آن میرود که حملههای نوظهور گروههای محافظهکار در فضای مجازی از کنترل خارج شود. همانطور که اِگِمان باغیش٬ وزیر اموراتحادیه اروپا و مذاکره کننده ارشد ترکیه در گفتوگوهای الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا یک بار گفت «تروریسم میتواند از مجرای رسانههای اجتماعی هم صورت بگیرد».