از سه شنبه گذشته 13 مهرماه، نیروهای مسلح عربستان سعودی رزمایش بزرگی در خلیج فارس با نام «سپر خلیج 1- مناورات درع الخلیج1» را در منطقه عمومی خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان انجام دادند. بر اساس گفته ژنرال ماجد بن هزاع القحطانی فرمانده این مانور، هدف از برگزاری این رزمایش: «فزایش آمادگی نیروهای تفنگدار و نیروهای ویژه امنیتی عربستان در جنگهای هوایی، دریایی، خنثی سازی بمب، نبردهای سایبری و برای مقابله با هر اقدام نظامی احتمالی علیه عربستان است.»
در این عملیات، تمامی ناوگان سعودی در خلیج فارس شامل ناوهای محافظ، کشتی های لجستیک، آبی-خاکی، یگان هوادریا، نیروهای ویژه، تفنگداران دریایی و واحدهای ضد مین حضور دارند. این برای نخستین بار است که عربستان سعودی راساً دست به برگزاری چنین رزمایش بزرگی می زند.عربستان در این رزمیش هرچه در چنته داشته به میان آورده و حتی بیشتر واحدهای دریایی فرماندهی منطقه غربی که مسئولیت حراست از آب های سعودی در دریای سرخ را برعهده دارد حضور دارند.
اما با آغاز این رزمایش، نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان مسئول تامین امنیت خلیج فارس از سوی ایران، طی بیانیه ای رسمی خطاب به ناوگان عربی حاضر در این رزمایش هشدار داد. در بخشی از این رزمایش آمده است: «به کلیه شناورهایی که در رزمایش اعلامی عربستان سعودی حضور دارند، اعم از شناورهای نیروی دریایی سعودی و شناورهای غیر از آن اعلام میگردد؛ نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعتقاد دارد اصالتاً این رزمایش مصداق مشخصی برای تشنجآفرینی و کم کردن امنیت پایدار در خلیج فارس است... به همین لحاظ عبور هیچ یک از شناورهای نظامی شرکت کننده در رزمایش اعلامی از آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران مجاز نمیباشد و به هیچ وجهی به آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی نزدیک نشوید و حتی از آبهای بین المللی نزدیک آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران عبور نکنید چرا که ما اعلام میداریم این عبور به هیچ وجه مصداق عبور بی ضرر نمیباشد.»
روشن است که بیانیه سپاه پاسداران بسیار شفاف، تند و توام با عصبانیت است. در عین حال نیز، نحوه برگزاری رزمایش، ویدیوهای تبلیغاتی که از اهداف رزمایش منتشر کرده و چگونگی آرایش آن ها نیز برای کشور ایران تهدیدآمیز و تند است. تاکنون نیروی دریایی عربستان سعودی چنین رزمایش با این ابعاد در منطقه انجام نداده است. از این رو، مقامات ایران که طی دو سال اخیر با افزایش تندروی نظامی ریاض در منطقه به خصوص در یمن روبرو هستند نسبت به تحرکات نظامی اعراب جنوب خلیج فارس با نگرانی می نگرند. عربستان سعودی سال جاری نیز عملیات بسیار بزرگی با نام رعد الشمال با همکاری نیروهای زمینی چند کشور در منطقه شمال عربستان انجام داد که در تهران با نگرانی دنبال شد. این کشور همچنین بیش از 19 ماه است در یمن مشغول نوعی تمرین وسیع بمباران هوایی است. از این رو برخی در ایران گمان می کنند این تحرکات ریاض نوعی تمرین برای جنگ احتمالی با تهران در آینده است.
اگر نگاهی به توان نیروی دریایی عربستان سعودی بیاندازیم متوجه خواهیم شد که این نیرو در مقایسه با نیروی هوایی این کشور از توان کمتری برخوردار است. اگر عربستان سعودی به تنهایی یا با حمایت برخی امیرنشین های کوچک خلیج مانند کویت و بحرین بخواهد وارد نبرد دریایی با ایران شود دچار مشکلات جدیی خواهد شد. این مشکلات در قالب موانع زیر قابل حصول است:
- ایران در منطقه همزمان دو نیروی دریایی بزرگ سپاه پاسداران و ارتش را در اختیار دارد. سپاه مسئول خلیج فارس و تنگه هرمز و نیروی دریایی ارتش نیز مسئول امنیت دریای عمان هست. توان کمی هرکدام از این نیروها بسیار بیشتر از نیروی دریایی عربستان سعودی است.
- سپاه پاسداران در صورت جنگ دریایی در خلیج فارس، با استفاده از تعداد بسیار زیادی قایق تندرو، موشک های سطح به ساحل و موشک های بالستیک کوتاه برد زیر 500 کیلومتر می تواند لطمات جبران ناپذیری به مناطق نفتی، بنادر نظامی و اقصادی سعودی به خصوص در منطقه الشرقیه و قطیف وارد آورد. در حالی که عربستان سعودی برای چنین کاری می بایستی هزینه بسیار زیاد نظامی بپردازد تا توان چنین خساراتی مئلا به بنادر ایران وارد آورد.
- سپاه پاسداران همواره خود را آماده رویارویی دریایی با نیروی دریایی قدرتمند آمریکا در منطقه کرده است. از این رو در سطوح و لایه های مختلف، پتانسیل ناامنی ناوگان خارجی در خلیج فارس را فراهم کرده است. این پتانسیل با استفاده از بزرگترین ناوگان شناورهای کوچک موشک انداز، بزرگترین سایت های راکتی و موشکی ساحلی، بزرگترین و بهترین سامانه های مین های کمین دریایی، و بیشترین میزان تفنگداران دریایی فراهم شده است. در حالی که ناوگان عربستان و اعراب متحد، تنها چند فروند ناوچه محافظ و موشک انداز بزرگ و تاحدی قدیمی در اختیار دارند. اگر تمامی توان کمی نیروهای دریایی جنوب خلیج فارس را جمع کنید در هیچ کدام از فاکتورها به پای نیروی دریایی ایران نمی رسند.
- علاوه بر این، در صورت بروز درگیری، تمامی مبادالات اقتصادی سعودی از طریق خلیج فارس به مخاطره می افتد، اما ایران با اطمینان خاطر همچنان از شرقی ترین بنادر خود در سواحل مکران برای ادامه تجارت دریایی می تواند استفاده کند.
با وجود اینکه تمامی این فاکتورها در عمل وجود دارند، اما واقعیت در زمان جنگ به گونه دیگری رقم می خورد. ریاض با تمامی اعراب خلیج فارس، ایالات متحده، فرانسه و بریتاینا قراردادهای دفاعی و امنیتی دوجانبه دارد. تصور اینکه نبردی بین ایران و اعراب بدون دخالت آمریکا رقم بخورد بسیار بعید است. منافع استراتژیک و ژئوپلیتیک تمامی بازیگران منطقه و فرامنطقه ای در خلیج فارس و تنگه هرمز به هم گره خورده است و جنگ یک بازی با حاصل جمع صفر خواهد بود. به همین دلیل است که محسن رضایی فرمانده سابق سپاه پاسداران چندی پیش در مصاحبه با کریستین ساینس مانیتور گفته بود: «ما با عربستان از زمین مرز مشترکی نداریم و نمیتوانیم نیروی زمینی به آنجا وارد کنیم. از هوا و دریا هم به خلیجفارس برخورد میکنیم و آنها فکر میکنند که آمریکاییها جلوی ما را میگیرند. میماند سیستم موشکی ما، که خیال میکنند میتوانند جلوی موشکهای ما را بگیرند. این تحلیل غلط آنهاست. ما محاسبات آنها را درک کرده و برایشان فکرهایی داریم. »