روابط مسئله دار ترکیه با هیئته تحریر الشام
با صف بندی روسیه و ترکیه در مقابل یکدیگر در ادلب، که میتواند نبرد سرنوشت سازی برای جنگ سوریه باشد، روند صلح آستانه در لبه پرتگاه شکست قرار گرفتهاست.
به نوشته فهیم تاستکین عملیات نظامی ارتش سوریه در ادلب "چنان برای ترکیه تکان دهنده بود که این کشور سفرای روسیه و ایران را فرا خواند به آنها هشدار داد که اقدامات ارتش سوریه بر خلاف توافقی است که در آستانه قزاقستان بین سه کشور به دست آمد و بر اساس آن سه کشور تضمین کردند که مناطق کاهش خشونت را به رسمیت بشناسند."
مسکو اعلام کرده که پهپادهایی که در روز ششم ژانویه تاسیسات روسیه را در حمیمیم و طرطوس هدف قرار دادند از مناطقی که توسط مخالفین «میانه روی» مورد حمایت ترکیه کنترل میشدند، پرواز کرده بودند. آنکارا این اتهام را رد کرده و مدعی شده این حملات نتیجه نفوذ گروههای تروریستی در این مناطق در نتیجه پیشروی ارتش سوریه بودهاست.
ترکیه مهمترین حامی ارتش آزاد سوریه است که گروهی «میانه رو» دانسته میشود. گروه دیگری که در معادلات قدرت در ادلب اهمیت دارد هیئته تحریرالشام است. گروهی جهادی مرتبط با القاعده که اعضای احرارالشام در آن حضور زیادی دارند. احرارالشام در نبرد قدرت با هیئته تحریرالشام شکست خورد. هر دو گروه به حاکمیت شریعت اسلامی در آینده سوریه تاکید دارند و بنا بر گزارشهای سازمان عفو بین الملل که قبلا در این ستون به آنها اشاره شده، حکمرانی این دو گروه در ادلب توام با ظلم، استبداد و شکنجه بوده است.
از نظر آنکارا، پیشروی ارتش سوریه در ادلب نقض توافق آتش بس و تهدیدی برای مذاکرات شکننده صلح محسوب میشود. به نوشته آمبرین زمان، "واکنش تند ترکیه به افزایش درگیریها در ادلب نشان میدهد که توافق به دست آمده در ادلب، دستکم تا آنجا که مربوط به ادلب میشود، در حال فروپاشی است. جرقه اولیه این درگیریها حملات پهپادی بود که در روزهای اول سال به پایگاههای نظامی روسیه در استان لاذقیه سوریه انجام شد. در حالیکه ترکیه متهم به این است که زمانیکه وارد ادلب شد تصمیم گرفت به جای برخورد با گروههای مخالف حاضر در آنجا با آنها همزیستی کند، ظاهرا مسکو نیز بر این باور است که ترکیه به تعهداتش در قبال توافقنامه پایبند نبودهاست."
با پیشروی نیروهای سوریه و رودررو شدنش با نیروهای ارتش آزاد سوریه و هیئته تحریرالشام، ترکیه روابط با این گروهها را مسئلهدار میبیند و خود را در مقابل ایران و روسیه مییابد. به نوشته تاستکین، "نبرد ادلب برای بسیاری آخرین نبرد با گروههای جهادی در سوریه تحت کنترل هیئته تحریر الشام است. رهبری این نبرد به عهده جبهه فتح شام است که با القاعده ارتباط دارد. هیئته تحریرالشام مذاکرات صلح آستانه و ژنو را خیانت میشمارد و به همین دلیل، صلحی که روسیه طراحی کرده این گروه و گروه دولت اسلامی را طرف مذاکره قرار نمیدهد. از ابتدا روسیه اعلام کرده بود که آتش بس فقط در مورد گروههای «میانه رو» مخالف صادق است و عملیات علیه هیئته تحریرالشام و دولت اسلامی متوقف نخواهند شد. از سوی دیگر ترکیه - علیرغم تایید مذاکرات آستانه - تصمیم گرفت هیئته تحریرالشام را در دسته جداگانهای قرار دهد. آنکارا ابتدا تلاش کرد این سازمان را بازآرایی کند، همانطور که پیشتر این کار را با احرارالشام کردهبود. پس از شکست این تلاشها آنکار تلاش کرد این گروه انشعاب بوجود بیاورد. وقتی این روش هم کار نکرد، آنکارا تسلیم شد و تصمیم به همکاری گرفت."
اولویت اصلی ترکیه شکستن قدرت یگانهای مدافع خلق (YPG) کردهای سوریه است. گروهی که به حزب کارگران کردستان (PKK) در ترکیه وابسته است و سازمانی تروریستی محسوب میشود. رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه روز ۱۳ ژانویه اعلام کرد "اگر تروریستهای مستقر در عفرین تسلیم نشوند ما آنها را نابود خواهیم کرد."
به نوشته تاستکین، "به گفته منابع نزدیک به هیئته تحریرالشام سه شرط برای اجازه ورود ارتش ترکیه به منطقه بدون رویارویی با هیچ مخالفتی وجود داشت. اولین شرط این بود که هدف عفرین باشد، جایی که کردها در آن اعلام خودمختاری کردهاند. شرط دوم این بود که هیچ عملیاتی علیه گروههایی که ادلب را کنترل میکنند انجام نشود. شرط سوم این بود که گروههای محلی متحد عملیات سپر فرات ترکیه وارد شهر نشوند. ...اقدامات ترکیه - که مورد تایید و حمایت هیئته تحریرالشام قرار گرفتند - چندان با تعریفی که ایران و روسیه از مناطق کاهش تنش داشتند همخوان نبود. ترکیه در واقع به صورت غیر مستقیم در حال پشتیبانی از گروهی بود که پیش از آن نیز در ادلب حاکم بودند."
علاوه بر اختلاف بین طرفهای گفتگوهای آستانه، اختلافات بین ترکیه و هیئته تحریرالشام بین اعضای این گروه جهادی نیز اختلافاتی افکند. به نوشته تاستکین، "در چنین جو پرخطری آنکارا به دنبال این است که تسلطش بر ادلب و مثلث الباب، جرابلس و اعزاز که طی عملیات سپر فرات بدست آمد را حفظ کند تا بتواند از آن به عنوان اهرمی در مقابل دمشق در روند مذاکرت استفاده کند. چنین اهرمی برای دولت بشار اسد و همچنین برای آینده کردها که قصد ایجاد منطقهای خودمختار در شمال سوریه را دارند عواقب زیادی دارد. اردوغان تا زمانیکه در این دو مورد کلیدی، عقب نشینیهایی را که میخواهد بدست نیاورد اجازه نمیدهد که ارتش سوریه به مرزهای ترکیه نزدیک شود و رویاروی ارتش ترکیه قرار بگیرد."
المانیتور جزئیات بحران مالیای که منجر به اعترضات در ایران شد را در ماه ژوئن ارائه کرده بود
روزنامه وال استریت ژورنال در هفته گذشته گزارشی موشکافانه از نقش موسسات مالی و اعتباری کنترل نشده ایران در وقوع تظاهرات اخیر منتشر کرد.
این مقاله ما را به یاد تحلیل برجسته و ارزشمند ستون نویس المانیتور، بیژن خانیپور انداخت. خانیپور در گزارشی که در ماه ژوئن منتشر کرده بود در مورد خطرات احتمالی کنترل نشدن موسسات مالی و اعتباری ایران توسط بانک مرکزی این کشور هشدار داده بود.
به نوشته خواجهپور، "قسمت بزرگی از بخش مالی ایران تحت کنترل موسسات مالی و اعتباریای قرار گرفتهاست که مجوزهای قانونی لازم را ندارند. این موسسات معمولا وابسته به نهادهای مذهبی هستند که مدعی هستند این موسسات در راستای مسئولیتهای مذهبی سازمانهای مافوقشان و در راستای ترویج ارائه وامهای بدون بهره به متقاضیان کار میکنند. برای مدتی طولانی، بانک مرکزی ایران نمیتوانست با این سازمانها برخورد کند چرا که آنها مدعی این بودند که در فعالیتهای عادی بانکی و مالی حضور ندارند."
خواجهپور در ادامه مینویسد، "یکی از دلایلی که تقاضا برای این موسسات وجود دارد این است که بانکهای خصوصی و دولتی ظرفیت کافی برای پاسخگویی به تقاضا برای وامهای شخصی یا تجاری را ندارند و به همین دلیل بسیاری از متقاضیان مجبور میشوند سراغ موسسات اعتباری و مالی بروند. به عبارت دیگر، این موسسات خلائی را که در بازار پول کشور و به خاطر فقدان یک بخش مالی قدرتمند وجود داشته پر کردهاند. همزمان، رشد قارچ گونه موسسات کنترل نشده و صندوقهای تعاونی مختلف در سرتاسر کشور موجب اختلالی ناسالم در بازار مالی کشور شدهاند."
او در نتیجه گیری مینویسد، "علاوه بر ادغامهای طرح ریزی شده و نظارت سخت گیرانهتر توسط بانک مرکزی در مورد عملکرد این موسسات، مشکل دیگر رواج فرهنگی از معاملات فاسد است که باید مورد توجه قرار بگیرد. به خصوص، موسساتی که به قدرت نظامی و سیاسی نزدیک هستند. این موسسات اختلاسهایی کردهاند که سلامت اقتصادی کشور را تحت تاثیر قرار دادهاند و مشروعیت جمهوری اسلامی را به عنوان یک رژیم سیاسی که توانایی مدیریت کردن پیچیدگیهای یک اقتصاد مدرن است، مورد پرسش قرار دادهاند."
دانشگاه آمریکایی بیروت مرکز آموزشی و درمانی حلیم و آیدا دانیل را وقف عموم کرد
هفته گذشته دانشگاه آمریکایی بیروت مرکز آموزشی و درمانی حلیم و آیدا دانیل را وقف عموم کرد. این اقدام بواسطه مبالغ اهدایی سخاوتمندانه موسسه شام (Levant Foundation) ممکن شدهاست.
این مرکز به یاد والدین جمال دانیل نام گذاری شدهاست. جمال دانیل مدیر و موسس المانیتور و حامی اصلی مالی بنیاد شام است.
به گفته فدلو خوری، رئیس دانشگاه آمریکایی بیروت "افتتاح این موسسه به ما این اجازه را میدهد که مراقبتهای درمانیمان را بهبود بخشیم و آن را به سطح جهانی برسانیم و آزمایشهای کلینیکی در مقیاسهای بزرگتر راه بیاندازیم. این تغییری اساسی برای دانشگاه است و ما از خانواده دانیل که این امر را ممکن ساختند ممنون هستیم."
جمال دانیل نیز گفت، "ما مفتخریم که مرکز آموزشی و درمانی حلیم و آیدا دانیل هم با ارائه هم آموزش در سطح اول جهان و هم مراقبتهای درمانی برای مردم لبنان و منطقه، زندگی نسلهای آینده را بهبود خواهد بخشید. همه اینها جز فواید افتتاح این ساختمان و دانشکده تراز اول هستند. دانشگاه آمریکایی بیروت بخشی از تاریخ جمعی ماست و همه ما در منطقه شام نیازمند این هستیم که دوباره این تاریخ را از آن خود کنیم چرا که تنها زمانیکه جهان را آنگونه که هست ببینیم میتوانیم تصور کنیم جهان چگونه میتواند باشد."
Continue reading this article by registering at no cost and get unlimited access to:
- The award-winning Middle East Lobbying - The Influence Game
- Archived articles
- Exclusive events
- The Week in Review
- Lobbying newsletter delivered weekly