تفاوتی که در عرض یک سال در خاورمیانه ایجاد شدهاست٬ خارق العاده است. یک سال پیش امیر قطر٬ شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی با انتقال قدرت به پسرش شیخ تمیم٬ به جرگه معدود پادشاهانی که به نفع بستگانشان استعفا دادهاند پیوست. شیخ حمد در زمان کناره گیری از قدرت امپراتوری بزرگی از قدرت نرم و نفوذ در سرتاسر خاورمیانه را به جا گذاشت. تغییراتی بیشتر از آنچه در دوازده ماه گذشته روی داد را نمیتوان در هیچ شرایطی تصور کرد.
تنها ۷۲ ساعت بعد از اینکه شیخ تمیم بر تخت پادشاهی نشست٬ اخوان المسلمین- بزرگترین متحد منطقهای قطر که از جانب این کشور با میلیاردها دلار پول و تبلیغات رسانهای از شبکه الجزیره عربی حمایت میشد- در مصر از قدرت کنار گذاشته شد. جنبشی که تنها تا چند روز پیش از این رویداد ریاست جمهوری٬ نخست وزیری٬ پارلمان و پستهای مهم کابینه را در دست داشت٬ مورد تعقیب و جستجوی زیر زمینی قرار گرفت و اعضای آن بازداشت یا تبعید شدند. محمد مرسی٬ رئیس جمهور مصر حتی زمان کافی برای فرستادن پیغام تبریک به امیر جوان نداشت. در جای دیگر٬ در تونس جنبش اسلامی النهضه - متحد نزدیک دیگر قطر -چند هفته بعد از سقوط اخوان المسلمین در مصر پذیریفت تا از قدرت کناره گیری کند و جای خود را به کابینهای انتقالی بدهد. در لیبی٬ جایی که قطر پول٬ قدرت نظامی و رسانهای خرج کرده بود٬ ژنرال خلیفه حفتر قول داده است کشورش را از اعضای اخوان المسلمین "پاکسازی" کند. شورای ملی سوریه که توسط قطر حمایت میشد و تحت سیطره اعضای اخوان المسلمین بود دیگر نقش مهمی در اپوزیسیون سوریه بازی نمیکند. اپوزیسیون سوریه اکنون توسط احمد جربا٬ شخص مورد حمایت عربستان سعودی رهبری میشود. او در مورد نفوذ قطر گفتهاست :" از لحاظ سیاسی آنها در صندلی عقب نشستهاند -و حتی شاید اصلا داخل اتومبیل نباشند."